بازاریابی و فروش

بازاریابی و فروش ، آموزش فروش ، آموزش موفقیت ، آموزش بازاریابی ، مشاوره بازاریابی ، فیلم بازاریابی، فیلم فروش ، موفقیت در فروش ، اصول فروش

بازاریابی و فروش

بازاریابی و فروش ، آموزش فروش ، آموزش موفقیت ، آموزش بازاریابی ، مشاوره بازاریابی ، فیلم بازاریابی، فیلم فروش ، موفقیت در فروش ، اصول فروش

دلایل شکست نیروی فروش کدامند ؟

دلایل شکست نیروی فروش کدامند ؟ چگونه می توان نیروی فروش را به سمت موفقیت هدایت کرد و از شکست زود هنگام نجات داد ؟ راه های موفقیت در حوزه بازاریابی و فروش را می توانید در وب سایت دلیران دنا مطالعه بفرمایید. روش های نوین بازاریابی و فروش و ایده پردازی محصولات و خدمات جدید در دناکو

دلایل شکست نیروی فروش

 

دلایل شکست نیروی فروش

  • 1. اشتیاق زیاد اما مهارت کم
  • 2. راضی شدن به کم
  • 3. نداشتن نظم کاری
  • 4. ذهنیت منفی
  • 5. صادق نبودن

 

1. اشتیاق زیاد اما مهارت کم

یکی از دلایل حذف فروشندگان تازه‌کار این است که اشتیاق بسیار زیاد آنها برای فروشندگی به ضرر خود و شرکت‌شان تمام می‌شود. در حقیقت این اشتیاق باعث می‌شود که مدیران مربوطه به کمبودهای مهارتی فروشنده توجهی نکنند و بدون مجهز کردن او به ابزار لازم از طریق آموزش، فروشنده را به بازار بفرستند. این فروشندگان در جذب اولیه مشتری خوب عمل می‌کنند اما نمی‌توانند مشتری را حفظ کنند و به تدریج نواقص مهارتی آنها نمایان می‌شود و کار دست تیم فروش می‌دهد. به همین دلیل شرکت‌ها حتماً باید برای “تمام” فروشندگان تازه‌کار، بدون هیچ قیدوشرطی برنامه آموزشی مدونی داشته باشند.

 

2. راضی شدن به کم

به اعتقاد من افرادی که وارد حوزه بازاریابی و به ویژه فروش می‌شوند، باید “ناراضی مثبت” باشند. ناراضی مثبت به این معنی که فرد از زمانی که به عنوان فروشنده یا حتی دستیار فروشنده وارد تیم فروش می‌شود، باید این ذهنیت را داشته باشند که پیشرفت کند و از جایگاهی که در آن قرار گرفته احساس رضایت نداشته باشد. این عدم رضایت از جایگاه اگر در مسیر درست هدایت شود و با پشتکار و تلاش همراه باشد، منجر به پیشرفت و رفتن به رده‌های بالاتر خواهد شد. افرادی که خیلی زود از وضعیت‌شان احساس رضایت کنند و دست از تلاش بیشتر بردارند، خیلی زود هم از حوزه بازاریابی و فروش بیرون می‌روند.

 

3. نداشتن نظم کاری

برای بررسی عملکرد یکی از نمایندگی‌های فروش شرکتی که مشاوره آن را برعهده داشتم، به مشهد سفر کرده بودم. ساعت 7 صبح در نمایندگی حاضر شدم ولی خبری از مدیر فروش محترم نبود. بالأخره حدود ساعت 8 و نیم ایشان با چشمانی خواب‌آلود و لباس‌های نامرتب وارد نمایندگی شد و از دیدن من حسابی جا خورد. جالب اینکه به همراه ایشان به هر یک از شعب که سرمی‌زدیم، سرپرستان شعب برای اولین بار بود که ایشان را می‌دیدند و حتی در مواردی من باید او را معرفی می‌کردم! زمانی که کارم تمام شد و داشتم به همراه این مدیر محترم به فرودگاه می‌رفتم، گفتم چه آینده‌ای را برای خودتان در این شرکت می‌بینید؟ ایشان پاسخ دادند که قبل از اینکه شما به تهران برسید من خودم از این شرکت می‌روم.

عدم رعایت نظم و انضباط در حرفه فروش که حرفه‌ای بسیار حساس و مهم است، باعث می‌شود دیر یا زود خود فرد به این نتیجه برسد که این شغل برای او اصلاً مناسب نیست.

 

4. ذهنیت منفی

متأسفانه به دلایل مختلف، تمام فروشندگان تازه‌کاری که وارد شرکت‌های پخش و سازمان‌های فروش می‌شوند تحت تأثیر عوامل بیرونی و باورهای غلط رایج، ذهنیت بدی نسبت به کارشان پیدا می‌کنند و حتی اگر با اشتیاق نیز وارد این کار شده باشند، مبتلا به ویروس منفی‌بافی می‌شوند. در اینجا یکی از وظایف بسیار مهم مدیران و سرپرستان فروش این است که این حس منفی را در نیروهای خود از بین ببرند و این باور درست را جایگزین آن کنند که فروشنده عاملی سودرسان برای خود، شرکت، مشتری و جامعه است و فعالیت او نقش مهمی در رشد اقتصادی جامعه‌اش دارد. باید این حس را که فروشنده هنگام ملاقات با مشتری می‌ترسد یا احساس گناه می‌کند که می‌خواهد به او چیزی بفروشد، از بین برد و روی منافع او برای مشتری تمرکز کرد.

 

5. صادق نبودن

اگر بخواهیم به یک خط‌مشی مشترک میان تمام کسانی که در فروش و بازاریابی موفق بوده‌اند، اشاره کنیم، آن چیزی نیست جز صداقت. برای ایجاد روابط بلندمدت و ماندگاری در بازار باید با مشتری، تأمین‌کننده و همکاران صادق باشیم. اعتماد مشتری خیلی سخت جلب می‌شود اما فقط یک دروغ کافی است که همه چیز به سرعت خراب شود و اعتمادی که با مشقت و صرف زمان زیادی ساخته شده، به یکباره فرو بریزد.

 

دلایل شکست نیروی فروش

 

دلایل شکست نیروی فروش

  • 1. اشتیاق زیاد اما مهارت کم
  • 2. راضی شدن به کم
  • 3. نداشتن نظم کاری
  • 4. ذهنیت منفی
  • 5. صادق نبودن

 

 

روشهای نوین بازاریابی ، فروش و تبلیغات در وب سایت توسعه تجارت دلیران دنا آموزش داده شده است. شما می توانید از بخش دوره های آموزشی آنلاین رایگان در زمینه های بازاریابی و فروش ، تبلیغات ، تجارت الکترونیک ، ارز دیجیتال ، سرمایه گذاری و مدیریت شرکت نمایید. همچنین می توانید در کلاس های حضوری و حرفه ای ما در زمینه های فروش و بازاریابی و توسعه کسب و کار شرکت نمایید.

در صورتی که برای گسترش کسب و کارتان با مشکل موجه هستید و نیاز به مشاوره دارید می توانید از بخش سفارش ایده های ما را برای توسعه کسب و کارتان بشنوید و یا برای سفارش خدمات تحقیقات بازاریابی و و فروش یا خدمات تحقیق و توسعه محصولات جدید اقدام نمایید.

 

منابع :

وب سایت پرویز درگی

واحد آموزش فروش و بازاریابی توسعه تجارت دلیران دنا (دناکو)

آیا با روش های بازاریابی آشنایی دارید ؟

آیا با روش های بازاریابی آشنایی دارید ؟  برای بازاریابی بیش از 40روش را در این مقاله توضیح می دهیم. انواع بازاریابی که احتمالا با بعضی از آنها آشنا هستید و بعضیشان برایتان مفید خواهد بود. مقالات دیگر در زمینه آموزش بازاریابی و فروش را در وب سایت توسعه تجارت دلیران دنا مطالعه بفرمایید.

انواع بازاریابی

انواع بازاریابی

بازاریابی بشارتی(evangelism marketing)
بازاریابی بشارتی از جهاتی مشابه بازاریابی دهان به دهان است که به منظور بکارگیری آن سازمان می بایست حامیان و سفرای برند خود را تقویت کند آنها نیز در مقابل ویژگی های محصول مورد ترویج و در تحقق هدف نهایی سازمان یعنی سود آوری سهیم می شوند.

بازاریابی چابک( Agile marketing)
بهره گیری از روش های توسعه ی سریع بازاریابی کمینی یا گازانبری (Ambush marketing)، بهره گیری از فرصت های بازاریابی در رویدادهای حائز اهمیت بدون آنکه هزینه ای بابت اسپانسری آن رویداد پرداخت شود.

بازاریابی الگوریتمی(Algorithmic marketing)
استفاده از برخی نرم افزار های سیستماتیک به منظور پیاده سازی نیمه خودکار فرآیند های بازاریابی.

بازیابی تحلیلی( Analytical marketing)
متد های و مدل های کمی بازاریابی

بازاریابی صنعتی( بنگاه به بنگاه)
بازاریابی برای سایر بنگاه های اقتصادی

بازریابی مصرفی( بنگاه به مصرف کننده)
بازاریابی برای مصرف کننده نهایی

بازریابی رفتاری( Behavioral marketing)
هدف گذاری، تبلیغات و ارائه ی پیشنهاد بر اساس رفتار مصرف کننده

بازریابی کلاه سیاه( Black hat marketing)
کلاه سیاه ها همان هکرها و نفوذکنندگان غیرقانونی به فضای شبکه هستند و در این شیوه از بازاریابی کارشناسان IT با دانش بازاریابی سئو موتورهای جستجوگر را به منظور ارتقای رتبه فریب می دهند.

بازاریابی برند( Brand marketing)
توسعه ی برند به کمک ابزارهای بازاریابی

بازاریابی همهمه ای(Buzz marketing)
واردار ساختن افراد به صحبت کردن در خصوص محصول یا برندها، این شکل از بازاریابی قابل مقاسیه با بازیابی ویروسی است.

بازاریابی گروه اجتماعی
این شکل از بازاریابی متمرکز بر برآوردن نیازهای مشتریان حاضر در یک گروه اجتماعی در منطقه ی خاص جغرافیایی بوده و مصرف کنندگان جدید خارج از آن گروه را نمی پذیرند.

بازاریابی دامنه  محدود
بازاریابی محدود از طریق فن آوری وای فای و بلوتوث و ارسال اپلیکیشن های مرتبط به ترویج محصولات و خدمات در نزدیکی محل حضور مشتریان می پردازد.

بازاریابی مرکز تماس( Call center marketing)
بازاریابی از طریق تلفن و رسیدگی به تماس های مشتریان بالقوه و فعلی از راه دور.

بازاریابی دانشگاهی( Campus marketing)
بازاریابی در میان دانشجویان و یا محصلین و نمایندگان ایشان که اغلب از طریق خود هم لباسان آنها و دانشجویان انجام می گیرد.

بازاریابی کاتالوگی
بازاریابی از طریق کاتالوگ ها و بروشورهای چاپی و عمدتا به صورت حضوری و یا پستی ارسال می شود.

بازاریابی آرمان گرا( Cause marketing)
بازاریابی مشارکتی با نهادهای غیرانتفاعی به منظور تحقق اهداف مشترک.

بازاریابی از طریق چهره ها ( Celebrity marketing)
بهره گیری از چهره ها به عنوان سخنگوی برند، که برند و محصولات آن را با امضای خود تایید و از آن ابراز رضایت می کنند.

بازاریابی از طریق کانال ها( Channel marketing)
انجام تبلیغات و بازاریابی از طریق کانال های عمده فروشان،  نمایندگان فروش،  عوامل پخش و توزیع کنندگان.

بازاریابی حلقه بسته( Closed loop marketing)
این شکل از بازاریابی متمرکز بر ارزیابی بازده سرمایه از چرخه ی بازاریابی تا فروش است.

بازاریابی ابری(Cloud marketing)
این تکنیک از بازاریابی در فضای وب صورت گرفته و کلیه منابع بازاریابی تحت شبکه ی آنلاین، اپلیکیشن های کاربردی و فضای هاست جابه جا می شوند و کاربران امکان مشاهده، توسعه، اصلاح، استفاده و اشتراک گذاری آن را در اختیار دارند.

بازاریابی تعاونی (Cooperative Marketing)
بنگاه ها با همکاری یکدیگر محصول خدمت و یا برندی مشترک را بازاریابی می کنند.

بازاریابی جمعی (Communal Marketing)
در این نوع بازاریابی بخشی از جامعه در ترویج و توسعه‌ی یک کمپین بازاریابی مشارکت داده می شوند.

بازاریابی اجتماعی
بازاریابی از طریق ایجاد یک جامعه‌ی آنلاین

بازاریابی محتوایی
محتوای آموزنده و سرگرم کننده در جهت ارائه‌ی اطلاعات در خصوص برند فارغ از بازارگرمی های معمول بر فرآیند فروش و بازاریابی تولید و در کانال های مختلف منتشر می شود.

بازاریابی درخواست اقدام (Call To Action marketing)
این بازاریابی عمدتا از طریق بنر تصویر گرافیکی و یا متن تلاش می کند فرد را به کلیک بر روی آن ترغیب و وارد دالان اصلی ارتباط با سایت به ویژه فروشگاه آنلاین بکشد.

بازاریابی مفهومی (Context Marketing)
در این نوع از بازاریابی تمرکز نه بر ویژگی های محصول بلکه معرفی تبیین بخشی از زندگی است و به معنای انتقال مفهوم و پیشنهادات مرتبط و بهینه از طریق کانال مناسب به افراد مناسب است

بازاریابی تعارضی (Controrersia MarketinG)
این نوع بازاریابی با ایجاد عمدی یک بحث و یا کشمکش سعی در جلب توجه دارد.

بازاریابی گفتمان محور (Conversational marketing)
ایجاد گفتمان با مشتری و مشارکت فعال در مکالمه های چند جانبه با مصرف کنندگان

بازاریابی متقاطع (Cross Marketing)
همکاری در بازاریابی، بسته‌بندی و تبلیغ چند محصول در  کنار یکدیگر

بازاریابی از طریق پایگاه های داده
بهره گیری از پایگاه های داده به منظور پیشبرد برنامه های بازاریابی

بازاریابی دیجیتال
بازاریابی از طریق بسترها و کانال های دیجیتال به ویژه اینترنت همچنین این نوع بازاریابی از تجهیزات دیجیتال از جمله گوشی های هوشمند و بیلبردهای دیجیتال به منظور مطلع نمودن مشتریان و دیگر ذینفعات تجاری استفاده می برد.

بازاریابی مستقیم
سازمان ها از طریق این تکنیک به صورت سیستم با مشتری ایجاد ارتباط می کنند. این نوع بازاریابی اغلب بدون استفاده از تلویزیون رادیو و آگهی های چاپی انجام می پذیرد.

بازاریابی واکنش مستقیم
این تکنیک از بازاریابی به منظور دریافت یک واکنش عمدا هیجانی طراحی و اجرا می شود.

بازاریابی تنوع گرا (Diversity Marketing)
مخاطبان این نوع بازاریابی از میان گروه های فرهنگی مختلف هستند و به این دلیل این تکنیک شکلی از بازاریابی درون فرهنگی است.

بازاریابی خانه به خانه (Door-To-Door Marketing)
در این شیوه از بازاریابی نمایندگان فروش خانه به خانه و به صورت رودررو به مشتری مراجعه می کنند.

بازاریابی ایمیلی
ارسال ایمیل و خبرنامه های الکترونیکی و ایمیل مشتریان بالقوه و مشتریان فعلی بر اساس اطلاعات طبقه بندی شده

بازاریابی کارآفرینانه (Entrepreneurial Marketing)
شناسایی بهره‌برداری فعالانه از فرصت ها برای کسب و حفظ مشتریان سودآور از طریق روی کردهای نوآورانه و مدیریت ریسک ؛ اهرم کردن منابع و ایجاد ارزش برای مشتریان

بازاریابی اخلاق مدار (Ethical Marketing)
اخلاق مداری به منظور مسئولیت پذیری اجتماعی و اخلاقی در اجرای استراتژی های بازاریابی است

بازاریابی رویداد (Event Marketing)
بازاریابی از طریق برگزاری رویدادهایی اعم از سمینارها ، نمایشگاه ها ، جشنواره ها و کنفرانس ها

بازاریابی چالاک (Expeditionary Marketing)
ایجاد و یا توسعه بازارهای جدید قبل از رقبا

بازاریابی حسی (Expreiential Marketing)
استراتژی تعاملی تجربه محور مبتنی بر تعامل دو جانبه در زمان واقعی و بدون درنگ از یک تجربه زنده برند و در نتیجه ایجاد فرآیندی برای همبستگی عمزق تر با مصرف  کننده.

روشهای نوین بازاریابی ، فروش و تبلیغات در وب سایت توسعه تجارت دلیران دنا آموزش داده شده است. شما می توانید از بخش دوره های آموزشی آنلاین رایگان در زمینه های بازاریابی و فروش ، تبلیغات ، تجارت الکترونیک ، ارز دیجیتال ، سرمایه گذاری و مدیریت شرکت نمایید. همچنین می توانید در کلاس های حضوری و حرفه ای ما در زمینه های فروش و بازاریابی و توسعه کسب و کار شرکت نمایید.

در صورتی که برای گسترش کسب و کارتان با مشکل موجه هستید و نیاز به مشاوره دارید می توانید از بخش سفارش ایده های ما را برای توسعه کسب و کارتان بشنوید و یا برای سفارش خدمات تحقیقات بازاریابی و و فروش یا خدمات تحقیق و توسعه محصولات جدید اقدام نمایید.

 

منابع :

وب سایت chiefmartec.com

وب سایت پرویز درگی

واحد آموزش فروش و بازاریابی توسعه تجارت دلیران دنا (دناکو)

آیا برای موفقیت نیاز به راهنمای موفقیت بازاریاب دارید ؟

آیا به نوعی در حیطه بازاریابی مشغول هستید ؟ آیا برای موفقیت نیاز به راهنمای موفقیت بازاریاب دارید ؟ چگونه می توان با به کار گیری اصول موفقیت در بازاریابی تبدیل به یک بازاریاب موفق در حوزه کاری خاص شد ؟ جواب این سوالات در مقاله زیر برای شما فراهم شده است. برای موفقیت بیشتر در بخش بازاریابی می توانید مقالات آموزشی دلیران دنا را مطالعه بفرمایید.

راهنمای موفقیت بازاریاب

راهنمای موفقیت بازاریاب

برای آنکه بازاریاب موفقی باشیم، نیاز چندانی به مدارک آکادمیک آن چنانی و یا همکاری با مراکز و آزانسهای معتبر و دارای پرستیژ نیست. در عوض، بازاریابی موفق منوط به برخورداری از عادات درست، تعهد به اولویتهای صحیح، و سخت کوشی و تلاش در راستای تحقق اهداف و اولویتهای تعیین شده است.

  • 1. یک برنامه (استراتژیک) برای خودمان تنظیم کنیم
  • ۲. فضای رقابتی را رصد کنیم
  • ۳. اخبار را بخوانیم و از تازه ها باخبر باشیم
  • ۴. آمار و ارقام را  چک کنیم
  • ۵. یک تیم کارآمد ببندیم
  • ۶. گوش بدهیم
  • ۷. محتوای جدید خلق کنیم
  • ۸. بارش ذهنی کنیم
  • ۹. تجربه کنیم
  • ۱۰. ارزیابی کنیم

بازاریابان موفق خود را متعهد به عادات روزمره ای میدانند که در ادامه با هم میخوانیم، این عادات را در خود پرورش دهیم تا شاهد موفقیتهای بزرگ در زمینه کار و کسب خودمان باشیم:

1. یک برنامه (استراتژیک) برای خودمان تنظیم کنیم

احتمالا  در قامت یک بازاریاب، وظایف، تکالیف و پروژه‌های زیادی بر عهده شما قرار دارد. ممکن است برای یکی از کارهای‌تان در فاز برنامه‌ریزی، برای دیگری در فاز اجرا، و برای وظیفه دیگرتان در مرحله‌ی جمع‌بندی باشید. حال سوال اینجاست که با این حجم وظایف چگونه می‌توانید  بدون آنکه کاری از قلم بیفتد، تمام این اولویت‌ها را به طور روزانه پیگیری ‌کنید؟ چیزی که نیاز دارید، یک برنامه مدون و راهبردی است. هر روز صبح زود، مجموعه اولویت‌های‌ مدنظر خودمان را تعیین کرده و دقیقا مشخص میکنیم چه کارهایی و با چه اولویتی باید تکمیل شوند.

۲. فضای رقابتی را رصد کنیم

عموما رقبا، برنامه ریزی برای تولید  محصولات جدید یا اتخاذ استراتژیهای جدید برای بازاریابی را در بوق و کرنا نمی کنند. اما هوشمندی رقابتی ابزاری است که میتواند در شفاف سازی روندهایی که رقبا در پیش گرفته اند سودمند واقع شود. یکی از رسوم و آداب روزانه (یا تقریبا روزانه) بازاریابان ماهر و مجرَب،  بررسی نحوه کار رقبا؛ اعم از آن‌چه ممکن است ایشان بصورت عمومی منتشر کنند و یا موارد اختصاصی تر میباشد که از این طریق متوجه تغییرات احتمالی و هر گونه فرصت رقابتی را که می‌توان از آن برای کار وکسب و کار خود بهره برداری کرد، میشود. در این خصوص تعدادی ابزار اینترنتی موسوم به ابزارهای شنود اجتماعی مثل گوگل آلرتز، BuzzSumo، Tweetdeck و SocialMention هم وجود دارد که میتواند در برخی حوزه ها مورد استفاده قرار گیرد.

۳. اخبار را بخوانیم و از تازه ها باخبر باشیم

صنعت بازاریابی به دلیل رشد سرسام آور فناوری و ارتباطات، و همچنین مشتریانی که بی صبرانه تشنه دستیابی به دستاوردها و نتایج مطلوبشان هستند، و همینطور تمایلی که بسیاری از حرفه‌ای‌ها برای به اشتراک گذاشتن بلادرنگ اطلاعات با یکدیگر دارند (مثل کاری که من الان انجام می‌دهم)، با سرعت بسیار زیادی در حال پیشروی است. یکی از عادتهای بازاریاب‌های خوب، مطالعه تازه ها و هر خبری است که احیانا از دست‌شان دررفته است– اخباری که برداشتها و اقدامات لازم درخصوص آن  را در جایی به کار میبندند ‌که برای پیشرفت کمپین‌های موجود یا آتی لازم باشد.

۴. آمار و ارقام را  چک کنیم

من نمی‌دانم که چه آماری درحال‌حاضر برای شما مهم هستند، اما می‌دانم که برخی آمار و ارقام به طور قطع برای کار و کسب شما حائز اهمیت هستند. بسته به ماهیت کمپین‌تان، این آمار ممکن است تعداد فالوئرهای رسانه‌های اجتماعی، تعداد دفعات اشتراک‌ مقالات و یادداشت هایتان، تاثیرات آگهی ها و دفعات مشاهده آن، تعداد بازدیدکنندگانی که به مشتری تبدیل می‌شوند، یا تعداد بازدیدکنندگان وب‌سایت باشد –  که این موارد صرفا چند نمونه هستند. البته توصیه نمیشود که هر روز خودمان را درگیر تغییرات روزانه این آمار کنیم (به‌ویژه برای موارد بلندمدتی مانند سئو و بازاریابی محتوا)، با این حال خوب است که هر از گاهی این آمار را بررسی و اتفاقات خلاف قاعده یا غیرمنتظره و تناقض ها را زیرنظر داشته باشیم.

۵. یک تیم کارآمد ببندیم – team building

هیچ یک از شما در خلاء و فضای تهی (بدون وجود یک تیم) کار نمیکند، مگر این‌که یک کارآفرین تازه کار باشید که اخیرا کار و کسب خود را راه اندازی کرده است. احتمالا باید تیمی از کارمندان  را رهبری کنید، با شبکه‌ای از کارکنان آزادکار (فریلنسرها) کار کنید و بخشی از امور را به آنها برون سپاری کنید، و قبل از هرگونه تصمیم گیری بویژه در امور مرتبط با بازاریابی، با شرکا یا مشاوران تان مشورت کنید. موضوع هر چه باشد، چند دقیقه وقت بگذارید و تیم را گرد هم بیاورید، ببینید برنامه‌ی کار چیست و مواردی را که نیازمند رسیدگی فوری و توجه جمعی هستند مشخص کنید. یادتان باشد، ارتباطات کلید موفقیت است.

۶. گوش بدهیم – listen

گوش دادن یک مهارت ضروری برای هر بازاریابی است، پس هر روز آن را تمرین کنید. شما باید به گفته های تیم تان، ‌رؤسا، و مشتریان‌تان، و مهمتر از همه، صدای مخاطبان‌ هدفتان گوش بدهید. از برنامه‌های شنود اجتماعی که پیش تر ذکر شد و یا ابزارهای تحقیقات بازاریابی به منظور شنیدن گفت‌وگوهای گروه‌های اصلی جمعیتی جامعه هدف بهره ببرید تا ببینید مردم درباره‌ی چه موضوعاتی صحبت می‌کنند. شما هرگز نمی‌دانید یک فرصت عالی برای ارتقا چه زمانی پدیدار خواهد شد، مگر آنکه گوش بزنگ فرصتها باشید.

۷. محتوای جدید خلق کنیم-  new content

خواه آشکارا از یک استراتژی بازاریابی محتوا تبعیت کنید و یا نه، محتوا همچنان یکی از محورهای کلیدی تمام برنامه‌ها و کمپینهای بازاریابی محسوب میشود. بازاریاب‌های خوب ایجاد روزانه محتوا را از وظایف خود میدانند؛ این محتوا می‌تواند یک یادداشت یا مقاله، پاراگراف نویسی، و یا صرفا یک ایده‌ی ساده تبلیغاتی باشد. هر چه توانایی خودتان را برای تولید محتوا بیش‌تر بهبود بدهید، بیش‌تر آن مهارت را برای زمانی که نیاز دارید، پرورش خواهیدداد.

۸. بارش ذهنی کنیم – brain storming

آیا پروژه عمده ای در دست دارید که همین روزها به نتیجه برسد؟ و یا اصلا هیچ پروژه‌ای در دست اقدام ندارید؟ به هر ترتیب، تکنیک بارش ذهنی کمک شایانی خواهد بود. یکی از اولویتهای کاری بازاریاب‌ها این است که همیشه به دنبال چیزهای جدید هستند: پروژه‌های جدید، استراتژی‌های جدید برای پروژه‌های موجود و رویکردهای جدید برای استراتژی‌های موجود.  زمانی را به تنهایی و یا با همراهی اعضای تیم خود برای بارش ذهنی پیرامون ایده‌ها و احتمالات جدید، صرف کنید.

۹. تجربه کنیم

بارش ذهنی معمولا به ایده‌هایی مدهوش کننده و نجات‌بخش منجر می‌شود. اما گام بعدی این است که این ایده ها را عملیاتی کنیم. حتی اگر  ایده  ای پرخطر و عجیب و غریب به نظر می‌رسد، یادتان باشد که اغلب ایده‌های جدید در ابتدا ناشناخته و عجیب به نظر می‌رسند. پس تلاش کنید که هر روز ایده جدیدی را در یکی از کمپین هایتان یا به عنوان بخشی از فرآیندهای درونی‌تان بکار ببندید. بی تردید، برخی از این ریسک‌ها به سرانجام مطلوبی خواهند رسید.

۱۰. ارزیابی کنیم

در پایان روز، هر چیزی را که می‌توانید ارزیابی کرده، و تعیین کنید که چطور میتوانید عملکرد بهتری در روز آتی داشته باشید. آیا به شکل اثربخشی اولویت بندی کرده اید؟ آیا شکاف‌های ارتباطی دارید که نیاز به اصلاح داشته‌ باشد؟ آیا مانعی در روند بهره‌وری‌تان بوجود آمده که بتوان از آن جلوگیری کرد ؟

  • 1. یک برنامه (استراتژیک) برای خودمان تنظیم کنیم
  • ۲. فضای رقابتی را رصد کنیم
  • ۳. اخبار را بخوانیم و از تازه ها باخبر باشیم
  • ۴. آمار و ارقام را  چک کنیم
  • ۵. یک تیم کارآمد ببندیم
  • ۶. گوش بدهیم
  • ۷. محتوای جدید خلق کنیم
  • ۸. بارش ذهنی کنیم
  • ۹. تجربه کنیم
  • ۱۰. ارزیابی کنیم

برای آنکه بازاریاب توانمندی باشید مجبور نیستید که به نسخه ای ثابت از  روشها و رویکردها پایبند باشید؛ درواقع استراتژی‌ها، رویکردها، و فلسفه های متفاوت بسیاری وجود دارند که همگی می‌توانند نتایج قابل توجهی به بار بیاورند. آنچه اهمیت دارد، بکارگیری صحیح این استراتژیها از طریق پژوهش، آگاهی، انعطاف‌پذیری، و تلاش مستمر برای پیشرفت است. این عادات را در خودتان پرورش دهید و به این ترتیب با هیچ مساله بخصوصی در  مسیر دستیابی به اهداف بازاریابی‌تان مواجه نخواهید شد.

روشهای نوین بازاریابی ، فروش و تبلیغات در وب سایت توسعه تجارت دلیران دنا آموزش داده شده است. شما می توانید از بخش دوره های آموزشی آنلاین رایگان در زمینه های بازاریابی و فروش ، تبلیغات ، تجارت الکترونیک ، ارز دیجیتال ، سرمایه گذاری و مدیریت شرکت نمایید. همچنین می توانید در کلاس های حضوری و حرفه ای ما در زمینه های فروش و بازاریابی و توسعه کسب و کار شرکت نمایید.

در صورتی که برای گسترش کسب و کارتان با مشکل موجه هستید و نیاز به مشاوره دارید می توانید از بخش سفارش ایده های ما را برای توسعه کسب و کارتان بشنوید و یا برای سفارش خدمات تحقیقات بازاریابی و و فروش یا خدمات تحقیق و توسعه محصولات جدید اقدام نمایید.

 

منابع :

وب سایت www.inc.com

وب سایت پرویز درگی

واحد آموزش فروش و بازاریابی توسعه تجارت دلیران دنا (دناکو)

تبلیغات مدرن می شود

تبلیغات مدرن می شود و هر روز رسانه جدیدی به بازار می آید با هزینه و بازدهی متفاوت. آشنایی با رسانه های تبلیغات مدرن و شیوه های نوین تبلیغات و بازاریابی ضروری است. رقابت تنها چیزی است که کهنه نمی شود مانند رقابت برای بقا در جنگل در زقابت تبلیغاتی باید شور جنگندگی و رقابت پذیری را داشته باشید و به امید اتفاقی زنده ماندن ننشینید (دلیران دنا). روش های تبلیغات مدرن به عنوان بخشی از آموزش های وب سایت دلیران دنا در زمینه بازاریابی و فروش در این بخش آورده شده است.

تبلیغات مدرن

تبلیغات مدرن

  • ۱- تبلیغات آنلاین یا دیجیتالی
  • ۲- تبلیغات از طریق موبایل
  • ۳- تبلیغات چریکی
  • ۴- تبلیغات چاپی
  • ۵- تبلیغات از طریق پخش
  • ۶- توصیفات و تاییدیه ها از سوی اشخاص
  • ۷- تبلیغات در فضای باز
  • ۸- تبلیغات خدمات عمومی

 

به علاوه تعدادی از روش های تبلیغات مدرن برای یک کسب و کار می تواند بی شک بازخورد عظیمی داشته باشد، تا زمانی که آن ها در مسیر درست گام بردارند. در زیر لیستی از روش های مدرن تبلیغات ارائه شده است که می تواند موثر واقع شود:

۱- تبلیغات آنلاین یا دیجیتالی

در واقع زمانی که از اینترنت و وبسایت ها بازدید می کنید به طور خودکار متوجه تبلیغات خواهید شد. همچنین، شما تبلیغات را در موتور های جستجو می توانید ببینید. همه اینها اساسا اشکال تبلیغات دیجیتال هستند. این تبلیغات در آغاز ساده بودند ولی در طول زمان در اشکال تبلیغات وب بنر، که کاملا شبیه تابلوهای تبلیغاتی توی جاده ها هستند، و تبلیغات در شبکه های اجتماعی، گسترش پیدا کردند. همچنین ویدیو های تبلیغاتی که در فیسبوک و دیگر پلتفرم های اجتماعی می توان پیدا کرد.

۲- تبلیغات از طریق موبایل

یک روش نسبتا جدید که به روش های تبلیغات مدرن افزوده شده، تبلیغات از طریق موبایل است. اگر چه این روش کاملا جدید است، ولی هیچ انکاری نیست که این روش در حال چیره شدن بر بازار تبلیغات است. که اساسا ناشی از این واقعیت که استفاده از دستگاه های تلفن همراه همچون تلفن های هوشمند و تبلت ها افزایش یافته است. بر این اساس تبلیغات از طریق موبایل مادامی که در مسیر درست انجام شود می تواند اثر قدرتمندی ایجاد کند، و به این دلیل به سرعت در حال تبدیل شدن به ابزاری محبوب است. تمایل های رایج در تبلیغات مدرن از طریق موبایل شامل استفاده از پلتفرم های اجتماعی اصلی همچون اسنپ چت، فیسبوک، اینستاگرام و توئیتر است.

۳- تبلیغات چریکی

در ۲۰ سال گذشته نوع دیگر تبلیغات که کاملا مورد توجه واقع شده، تبلیغات چریکی یا بازاریابی محیطی است. این اصطلاح به طور گسترده ای برای تعریف هر چیز غیر متعارف استفاده می شود. این نوع از تبلیغات برای کسب و کار های کوچک که نیازی به بودجه و هزینه های زیادی ندارد استفاده می شود. علاوه بر این در تبلیغات چریکی، مشتری برای تعامل و مشارکت دعوت می شود. زمانبندی و موقعیت مکانی در این تبلیغات مهم است و ایده های خلاق و نوآوری به عنوان نیروهای محرکه در پشت پرده این بازاریابی محیطی یا تبلیغات چریکی عمل می کند. به عنوان نمونه ایجاد یک تبلیغ خلاقانه در دستگیره اتوبوس ها ازین دست تبلیغات است.

۴- تبلیغات چاپی

زمانی تبلیغات چاپی یک محرک عظیمی برای فروش تلقی میشد، اما تا حدودی به دلیل ظهور تبلیغات دیجیتالی کنار رفت. با این حال این بدان معنی نیست که این تبلیغات اثر خود را از دست داده است. تبلیغات چاپی زمانی که با تبلیغات دیجیتالی ترکیب شود،  می تواند شگفتی هایی جهت افزایش فعالیت های بازاریابی و فروش ایجاد کند. زیرمجموعه ای از تبلیغات چاپی وجود دارد که شامل:

  • آگهی های دوره ای: این نوع از تبلیغات به آگهی های تبلیغاتی اطلاق می شود که در روزنامه ها، مجلات و هر چیزی که در فاصله های زمانی منظم چاپ شود.
  • بروشور ها، آگهی های تبلیغاتی روی کاغذ های کوچک: وقتی تبلیغی در روزنامه درج می شود، در واقع آن را متفاوت نشان می دهد، به این دلیل که یک رابطه صمیمانه ای با مشتری ایجاد می کند و درگیر با مشتری است. این روش زمانی مناسب است که تعداد زیادی اطاعات به صورت تبلیغات در روزنامه نیاز باشد.
  • تبلیغات از طریق پست مستقیم: همانطور که از نامش نمایان است، اساسا اشاره دارد به تبلیغات چاپی که به طور مستقیم به آدرس مشتری فرستاده می شود. اگر روش پست مستقیم در مسیر درست انجام شود، می تواند یک راه بسیار عالی برای تعامل با مشتری باشد، تا زمانی که این روش به طور مناسبی هوشمندانه و خلاقانه تصور و اجرا شود.

۵- تبلیغات از طریق پخش

تا همین اواخر، این شکل از تبلیغات تنها وقتی قابلیت استفاده داشت که کسب و کاری خواهان بدست آوردن مخاطبان زیادی بود. این شکل از بازاریابی انبوه از ارتباطی شامل می شود که مخاطب از طریق تلویزیون و رادیو  استفاده می کند. این روش همچنان روشی محبوب برای رسیدن به مخاطبان بیشمار است، مخصوصا در موقع و زمان خاصی که شما می دانید مخاطبان در حال تماشای تلویزیون یا گوش دادن به رادیو خواهند بود.

۶- توصیفات و تاییدیه ها از سوی اشخاص

یک از روش های مهم و قوی که در چند سال اخیر ایجاد شده، استفاده از افراد مشهور و چهره های مهم در فرآیند پیشرفت و ترقی در یک کسب وکار مشخص است. استفاده از یک شخصیت بانفوذ جهت تائید و توصیه کردن محصول شما به اندازه کافی می تواند برای مشتریان اغوا کننده باشد.

۷- تبلیغات در فضای باز

درحالی که این روش تبلیغات جدید نیست، ولی هنوز تاثیر گذاره و به طور گسترده ای استفاده می شود. این روش همچنین روش تبلیغات محیطی هم نامیده می شود.به هر شکلی از تبلیغات که هدف می گیرند مشتری هایی را که در خارج از خانه و به عبارتی در محیط هستند، اشاره می کند، که می تواند شامل: پوستر های تبلیغاتی در اتوبوس ها، تابلو های تبلیغاتی واقع در خیابان ها و حتی برخی تابلوهای دیجیتالی که در مناطقی مشخص می توان مشاهده کرد.

۸- تبلیغات خدمات عمومی

این روش آخر در این مقاله در واقع آخرین روش در تبلیغات مدرن نیست، ولی با این اوصاف این نوع تبلیغات در درجه اول با هدف آموزش و اطلاع رسانی به جای فروش است، که به صورت سنتی در تلویزیون، رادیو و یا به صورت آنلاین نشان داده می شود.

 

 

تبلیغات مدرن

رقابت تنها چیزی است که کهنه نمی شود مانند رقابت برای بقا در جنگل در زقابت تبلیغاتی باید شور جنگندگی و رقابت پذیری را داشته باشید و به امید اتفاقی زنده ماندن ننشینید (دلیران دنا)

تبلیغات مدرن

  • ۱- تبلیغات آنلاین یا دیجیتالی
  • ۲- تبلیغات از طریق موبایل
  • ۳- تبلیغات چریکی
  • ۴- تبلیغات چاپی
  • ۵- تبلیغات از طریق پخش
  • ۶- توصیفات و تاییدیه ها از سوی اشخاص
  • ۷- تبلیغات در فضای باز
  • ۸- تبلیغات خدمات عمومی

 

روشهای نوین بازاریابی ، فروش و تبلیغات در وب سایت توسعه تجارت دلیران دنا آموزش داده شده است. شما می توانید از بخش دوره های آموزشی آنلاین رایگان در زمینه های بازاریابی و فروش ، تبلیغات ، تجارت الکترونیک ، ارز دیجیتال ، سرمایه گذاری و مدیریت شرکت نمایید. همچنین می توانید در کلاس های حضوری و حرفه ای ما در زمینه های فروش و بازاریابی و توسعه کسب و کار شرکت نمایید.

در صورتی که برای گسترش کسب و کارتان با مشکل موجه هستید و نیاز به مشاوره دارید می توانید از بخش سفارش ایده های ما را برای توسعه کسب و کارتان بشنوید و یا برای سفارش خدمات تحقیقات بازاریابی و و فروش یا خدمات تحقیق و توسعه محصولات جدید اقدام نمایید.

منابع :

صبح اقتصاد

واحد آموزش فروش و بازاریابی توسعه تجارت دلیران دنا (دناکو)

 

 

بازاریابی شبکه ای چیست و چگونه کار می کند ؟

بازاریابی شبکه ای چیست و چگونه کار می کند ؟ آیا وعده های بازاریابی شبکه ای واقعیت دارد یا فقط یک حیله تبلیغاتی برای جدب عضو بیشتر است ؟ چگونه می توان تصمیم گرفت که در این گرو هها شرکت کرد یا نه ؟ جواب این سوالات در مقاله زیر برای شما توضیح داده شده است. برای اطلاعات بیشتر در زمینهبازاریابی شبکه ای وارد بخش آموزش های بازاریابی وب سایت دلیران دن

بازاریابی شبکه ای : معرفی کامل

 

بازاریابی شبکه ای : معرفی کامل

یکی از مدلهای بازاریابی و تجارت که از سال ۱۳۹۰ وارد ایران نیز شد و حتی جنبه قانونی پیدا کرد، بازاریابی چند سطحی یا شبکه ای بود. مدل فروش بازاریابی شبکه ای که شباهت هایی به مدل های شرکت های هرمی داشت مورد بحث و مناقشات فراوانی بود و عده ای نیز با هدف کسب درآمد فراوان به این کسب و کار وارد شدند اما بازاریابی شبکه ای چیست؟ چگونه کسب درآمد می کند و مسائل قانونی و شرعی پیرامون آن به چه صورت است؟ برای یافتن پاسخ سوالات بالا در ادامه با ما همراه باشید

بازاریابی شبکه ای چیست؟

بازاریابی چندسطحی (Multi Level Marketing)  یک استراتژی بازاریابی فروش مستقیم است که در آن بازاریاب علاوه بر پادادشی که بابت فروش مستقیم محصول دریافت می کند بابت فروش افرادی که توسط او استخدام شده اند نیز درآمد کسب می کند. افرادی که توسط بازاریاب استخدام شده اند “زیر مجموعه” او نامیده می شوند و شخص بازاریاب بابت فروشی که زیرمجموعه های او داشته اند نیز پاداش دریافت می کند. این زیرمجموعه ها می توانند تا چندسطح نیز ادامه داشته باشند. فرد بازاریاب با داشتن زیرمجموعه های بیشتر می تواند سود بیشتری کسب کند.

بازاریابی شبکه ای چگونه کار می کند؟

در این مدل از فروش، بازاریاب علاوه بر این که مستقیما محصول خود را با استفاده از نمونه کالاها به مشتری نهایی می فروشد باید دیگر مشتریان را تشویق کند تا به مجموعه فروشندگان شرکت بپیوندند. اساس کار بازاریابی شبکه ای فروش محصول توسط مشتریان راضی از محصول است. بنیاد بازاریابی شبکه ای بر رضایت مشتری از محصول و تبلیغ دهانی و شفاهی محصول توسط مشتریان است. از همین رو محصولاتی که در بازاریابی شبکه ای به فروش می رسند باید کیفیت بالایی داشته باشند.

اگر یک شرکت در بازاریابی شبکه ای موفق باشد به صورت نظری می تواند با استفاده از رضایت مشتریان، فروش بسیار بالایی را تجربه کند.

عضوگیری و تصاعد

در شرکت های بازاریابی شبکه ای هر بازاریاب اگر به دنبال درآمد بالا است باید فروشندگان دیگری را تحت عنوان زیرمجموعه به شبکه خود اضافه کند. در حالت نظری هر بازاریاب اگر دو نفر را به عنوان زیرمجموعه اضافه کند و هر کدام از زیر مجموعه های او نیز دو نفر را اضافه کنند او ۴ نفر زیرشاخه رده دوم دارد. حالا اگر همین روند ادامه یابد او ۸ نفر زیرشاخه رده سوم و ۱۶ نفر زیرشاخه رده چهارم دارد. اگر زیرشاخه ها کماکان به عضوگیری ادامه دهند این مجموعه به صورت تصاعدی رشد می کند و اعضای زیادی به این مجموعه اضافه می شوند.

 

تفاوت بازاریابی شبکه ای با شرکت های هرمی

تجارت هرمی که در اغلب کشورهای جهان غیرقانونی اعلام شده است بدین صورت کار می کند که اعضا متعهد می شوند علاوه بر سرمایه گذاری در شرکت اعضای جدیدی را به عضویت در شرکت برسانند که آنها نیز سرمایه گذاری کنند. درشرکتهای هرمی چیزی خریده یا فروخته نمی شود و  تنها اعضا به دنبال جذب عضوهای جدید هستند. حال آنکه در شرکتهای بازاریابی شبکه ای هر بازاریاب در اولویت اول باید محصول خود را بفروشد و در اولویت بعدی به جذب بازاریاب های جدید اقدام کند.

تفاوت بازاریابی شبکه ای با بازاریابی کلاسیک

یکی از مشکلاتی که بازاریابی سنتی با آن دست به گریبان است مسئله عدم توجه مردم به تبلیغات و محصول جدید است. از هر ده محصول جدیدی که به بازار معرفی می شود فقط یکی به سودآوری می رسد. عموم افراد به تبلیغات محیطی  و پیرامونی اطراف خود توجهی ندارند و اکثر مردم نیز خرید خود را بر اساس توصیه های دوستان و آشنایانی که از آن محصول راضی بوده اند انجام می دهند. بازاریابی شبکه ای قصد دارد با بهره برداری حداکثری از بازاریابی دهانی، بدون استفاده از تبلیغات گسترده محصولات شرکت را به فروش برساند.

روی دیگر سکه

آنچه در بالا گفته شد اصلی ترین عامل موفقیت و توجه به بازاریابی شبکه ای از طرف شرکت ها بود. این ایده که مشتریان محصول شما خودشان به فروش محصول اقدام کنند و شما مجبور نباشید محصولات را با تبلیغات گسترده به فروش برسانید و ریسک بالایی را برای عدم موفقیت محصول جدید تجربه کنید باعث جذابیت بازاریابی شبکه ای شده است اما سکه بازاریابی شبکه تنها یک رو ندارد!

مسئله اشباع و سهم بازار در بازاریابی شبکه ای

در بالا ذکر شد که با در نظر گرفتن مسئله تصاعد و رشد نمایی تعداد زیرشاخه های هر نفر می توان به سرعت تعداد زیادی مشتری و در واقع تعداد زیادی فروشنده جذب کرد اما در جهان واقعی این امر ممکن است؟ اگر تعداد زیرشاخه های هر نفر را ۴ نفر در نظر بگیریم و نفر اول ده لایه زیرشاخه داشته باشد رقم باور نکردنی یک میلیون و  نفر می رسیم. آیا یک شرکت بازاریابی با حوزه محدود کاری و محصولات تخصصی می تواند یک میلیون بازاریاب داشته باشد؟ مسئله ای که در این مورد شرکت با آن روبه رو میشود مسئله اشباع بازار است. پس از مدتی بازاریاب های جدید که قصد دارند زیرشاخه بگیرند با افرادی روبه رو می شوند که یا قبلا عضو شده اند یا قبلا به آنها پیشنهاد داده شده و مورد توجه آنها قرار نگرفته. در این زمان جذب عضو جدید و فروشنده اضافی برای اعضای جدید ممکن نیست و مجموعه با اشباع و رکود مواجه می شود.

در اکثر شرکت های بازاریابی برای اینکه افراد به عضویت ترغیب شوند به آنها گفته می شود که برای فروش محصول مشکلی نخواهند داشت و اکثر مردم راغب به خرید محصول شما هستند. این جمله در ظاهر مشکلی ندارد اما وقتی در نظر بگیرید با افزایش شمار فروشندگان، عرضه کنندگان زیادی قصد عرضه محصول را دارند دیگر کشش بازار به پایان می رسد و رغبتی برای خرید این محصولات وجود نخواهد داشت.

قانون پایه ای عرضه و تقاضا در اقتصاد بیان می کند که با افزایش عرضه تقاضا کاهش می یابد، حال در این مدل با افزایش تعداد فروشندگان عرضه محصول زیادی می شود اما به این نکته اساسی در بازار توجه نشده است که هیچ محصولی نمی تواند تمام سهم بازار را به دست آورد. یک محصول هر چقدر هم که با کیفیت، پیشرفته و خلاقانه باشد باز هم سهم محدودی از بازار را می تواند دردست بگیرد. با در نظر گرفتن این نکته ساده و  توجه به اصل عرضه و تقاضا واضح است که بازار پس از مدتی به تعداد فراوان فروشندگان پاسخ مثبت نمی دهد و سرانجام جلوی رشد نمایی این هرم را می گیرد. اما وقتی رشد هرم متوقف شود چه اتفاقی رخ می دهد؟

وقتی هرم فرو می ریزد…

وقتی هرم به حداکثر رشد خود برسد و تعداد بازاریاب ها از حد کشش بازار عبور کند تعداد زیادی بازاریاب تازه کار که قصد کسب درآمد دارند نمی توانند فروش خوبی داشته باشند، اما سرشاخه ها که از سهم فروش تعداد افراد زیادی از زیرشاخه های خود بهره می برند آسیبی نمی بینند. بدین ترتیب پس از مدتی سود زیادی عاید عامه فروشندگان نمی شود اما سرشاخه ها که تعداد آنها زیاد نیست سودهای کلانی می برند.

ثروت بالا با بازاریابی شبکه ای؛ سراب یا واقعیت؟

معرف های بازاریابی شبکه ای برای جذب افراد جدید به عنوان فروشنده علاوه بر استفاده از تکنیک های کلامی و انگیزشی با وعده درآمدهای بالا به جذب فروشنده اقدام می کنند. آنها با مثال زدن درآمد های چشمگیر سرشاخه ها و بازاریاب های موفق سعی در جذب شما خواهند داشت اما آیا همه بازاریاب های شبکه ای به درآمدهای میلیونی دست می یابند؟ بیایید باهم به آمارهای جهانی نگاهی بیاندازیم:

  • تنها ۱۰ درصد فروشندگان شرکت Amway’s (از قدیمی ترین و بزرگترین شرکت های مبتنی بر بازاریابی شبکه ای در آمریکا و جهان) در انگلستان موفق شده اند درآمدی کسب کنند.
  • از ۳۳۰۰۰ فروشنده مورد بررسی از شرکت Amway’s تنها ۹۰ نفر موفق به کسب درآمد در حد متوسط جامعه شده بودند؛ که نشان دهنده ۹۹٫۷ درصد عدم موفقیت است.
  • در سال ۲۰۰۷ تنها ۱ درصد از فروشندگان شرکت Mona Vie’s موفق به دربافت سود شده بودند.
  • در سال ۹۸ درآمد سالانه ۹۰ درصد از بازاریاب ها در امریکا از ۵۰۰۰ دلاردر سال کمتر بود که با درآمد حداقلی برای زندگی تفاوت فاحشی دارد.
  • در سال ۲۰۱۰ درآمد ۸۴ درصد از فروشندگان شبکه Fortune در آمریکا از ۶۰۰۰ دلار در سال کمتر بود و ۳۰ درصد کل فروشندگان هیچ درآمدی نداشتند.
  • تنها ۰٫۱۴ درصد از میان ۲٫۷ میلیون فروشنده شرکت Herbalife (از شرکت های بزرگ مبتنی بر بازاریابی شبکه ای آمریکایی) توانسته اند درآمد بالای ۲۰ هزار دلار در سال داشته باشند (این درآمد در آمریکا به مراتب از خط فقر کمتر است!) و ۹۳ درصد از فروشندگان هیچ سودی از محل فروش دریافت نکرده اند.

(آمار ها از سایت Wikipedia  و Economist نقل شده اند)

 

آمارهای بالا گرچه حکم به عدم موفقیت قطعی همه بازاریاب ها نمی دهند اما نشان می دهند که نمی توان برای همه بازاریاب های شرکت درآمدهای هنگفت ماهیانه را متصور بود. در شرکت های بازاریابی گرچه سران شبکه و اعضای با سابقه که تعداد زیادی زیر مجموعه دارند درآمدهای عالی دارند اما درآمدهای فوق العاده با کار راحت برای همه اعضا به ویژه اعضایی که دیر به شبکه پیوسته اند، چندان منطقی به نظر نمی رسد.

مسائل قانونی بازاریابی هرمی

از سال ۱۳۹۰ در ایران شرکت های بازاریابی شبکه ای با مجوز رسمی وزارت صنعت شروع به کار کرده اند، هم اکنون نیز ۱۱ شرکت با مجوز در این زمینه کار می کنند.

فعالیت های هرمی در اکثر کشورهای جهان غیر قانونی تلقی می شود ولی به واسطه تفاوت شرکت های بازاریابی شبکه ای با هرمی این فعالیت در برخی کشورها قانونی است. اما با این حال بازاریابی شبکه ای همواره محل انتقاد مراجع قانونی و اقتصادی بوده است.

در سال ۱۹۹۸ فعالیت بازاریابی شبکه ای در خاک چین ممنوع شد. در ایالات متحده نیز سازمان تجارت فدرال FTC همواره با شک و بدبینی به شرکت های بازاریابی شبکه ای نگریسته است: “برنامه های شبکه ای که برای جذب فروشنده های جدید به شما پورسانت پرداخت می کنند غیر قانونی و هرمی هستند: چرا شرکت های هرمی خطرناک هستند: زیرا این برنامه ناگزیر وقتی شخص جدیدی برای استخدام نباشد فرو می پاشد و وقتی برنامه فرو بریزد غیر از افراد بالایی هرم دیگران دست خالی باقی می مانند”

FTC در جایی دیگر بیان می کند که “تمام برنامه های بازاریابی شبکه ای قانونی نیستند، برخی تنها سرپوشی بر برنامه های هرمی هستند، در کل بهتر است در برنامه ای که حقوق شما به جای فروش خودتان به تعداد زیرمجموعه های شما بستگی دارد وارد نشوید”

بازاریابی شبکه ای : معرفی کامل 2

 

 

معایب بازاریابی شبکه ای

زورق به گل نشسته بازاریابی شبکه ای در سالهای طولانی راهی به دریای آرامش نیافته است

نظام اقتصادی جهان بر اساس قانون ساده اما کارآمد عرضه و تقاضا کار می کند. “دست پنهان آدام اسمیت” همواره به تعدیل بازار می پردازد و مانع سقوط یکباره بازار می شود. با بالا رفتن عرضه، تقاضا و قیمت کم می شود و این نظام تعادل را همواره در بازار حفظ کرده است اما نظام بازاریابی شبکه ای در این زمینه مشکلاتی اساسی دارد.

شاید شنیده باشید که این روش یک روش نوین بازاریابی است اما این جمله اصلا صحت ندارد. اولین روش های بازاریابی شبکه ای در سال ۱۹۳۹ توسط Amway’s  امتحان شدند. گرچه بازاریاب های شبکه ای مدام از ناکارآمدی روش بازاریابی کلاسیک و سقوط قریب الوقوع آن حرف می زنند و ادعا می کنند روش بازاریابی شبکه ای به زودی به روش بازاریابی غالب جهان تبدیل خواهد شد اما زورق به گل نشسته بازاریابی شبکه ای در سالهای طولانی راهی به دریای آرامش نیافته است. با گذشت سالها هنوز بزرگترین شرکت های این عرصه از جمله شرکت کذایی Amway’s نتوانسته جایگاهی بزرگتر از صدمین خرده فروش جهان را به دست آورد.

ذات بازاریابی شبکه ای باعث می شود این ماشین زیر وزن خودش له شود. اما چگونه؟ بازاریابی شبکه ای با وعده موفقیت و داشتن زیرمجموعه های پرتعداد برای هر توزیع کننده اقدام به کار می کند. فرض کنید همه چیز خوب پیش رود و فروشنده ها روز به روز بیشتر شوند. وقتی تعداد فروشنده ها به واسطه افزایش نمایی و تصاعدی به حالت نهایی خود برسد دیگر بازاریابی برای استخدام موجود نخواهد بود. حال شرکت با انبوهی از فروشندگان رو به رو است که قصد دارند محصولات را به خریدران عرضه کنند اما کدام خریدار؟ خود خریداران تبدیل به فروشنده شده اند. دیگر در سمت خریدار کسی نمانده و همه قصد فروش دارند. در این حالت حجم عظیم عرضه و میل بالای فروشندگان به عرضه کالا و اشباع بازار باعث ضرر گسترده توزیع کنندگان رده پایین می شود.

در شرکت های اصلاحا سنتی (اصلاح مورد استفاده بازاریاب های شبکه ای برای شرکت های غیر شبکه ای) یک نظام منظقی برای کنترل عرضه و تقاضا وجود دارد. شرکت به کانال های فروش خود دسترسی دارد و می تواند برای تنظیم عرضه و پاسخ به تقاضا آنها را کنترل کند اما در نظام بازاریابی شبکه ای انبوهی از فروشندگان با انگیزه کسب درآمدهای هنگفت و با اشتیاق فراوان بدون هیچ گونه تنظیم و برنامه ای قصد فروش دارند. چه کسی آنها را مدیریت می کند؟ چه کسی می تواند آنها را کنترل کند؟ تنها یک عامل باعث کنترل آنها می شود: سقوط ماشین بازاریابی شبکه ای به واسطه اشباع بازار همه چیز را کنترل می کند اما بهای این کنترل نابودی برنامه است. شما وقتی از بازاریابی شبکه ای برای شرکت خود استفاده کنید سوار بر یک موج شده اید که گرچه می تواند شما را به سرعت به مقصد برساند اما امکان کنترل کمی روی برنامه خود دارید.

 

مقاله زیر شاید در این زمینه برای شما مفید باشد

تا چه حد با اصول بازاریابی تلفنی آشنایی دارید ؟ بازاریابی تلفنی روشی موثر برای فروش محصولات و خدمات شرکت شما است به شرطی مبتنی بر اصول و نکات کلیدی باشد که در این مقاله توضیح داده شده است. هدف از بازاریابی تلفنی ایجاد رابطه آسان و کم هزینه با خریدار بالقوه برای شروع فرآیند فروش تلفنی و آگاهی مشتریان از محصولات و خدمات شرکت شما است. در این مقاله که بخشی از مجموعه مقالات فروش و بازاریابی وب سایت توسعه تجارت دلیران دنا (دناکو) است به بررسی اصول و تکنیک های بازاریابی تلفنی و روش های موثر فروش تلفنی می پردازیم.

اصول بازاریابی تلفنی

تاثیر اصول بازاریابی بر فروش
یکی از تاکتیک های مهم متقاعد کردن مشتریان آگاه امروزی که حق انتخاب آنان به علت گسترش رقابت، پیوسته روبه افزایش است، ترویج (PROMOTION) است که خود از پنج ابزار تبلیغات، پیشبرد فروش، روابط عمومی، فروش شخصی و بازاریابی مستقیم تشکیل می شود. ازطرفی، باتوجه به بالارفتن ارزش وقت و لزوم مدیریت زمان برای نیل به اهداف بنگاههای اقتصادی و همچنین اثربخشی بیشتر شیوه های ارتباطی دوطرفه (نظیر فروش شخصی و بازاریابی مستقیم) در این مقاله، به یکی از کانال های بازاریابی مستقیم یعنی بازاریابی تلفنی پرداخته شده است.

روش بازاریابی تلفنی

اگر بدون وقت قبلی به محل استقرار مشتری مراجعه کنید، زمان زیادی را در راه صرف می کنید و امکان دارد طرف در محل حاضر نباشد و یا اینکه ممکن است مدتی را در انتظار باشید ولی بازهم شما را نپذیرد. پس بهتر است ملاقاتهای حضوری حتی الامکان با وقت قبلی باشد. تلفن را دست کم نگیرید. از تلفن استفاده کنید. این وسیله سرعت کار شما را افزایش می دهد و اگر هم مشتری نبود زمان اندکی را از دست داده اید. بدانید که تلفن برای شروع ارتباط بسیار مناسب است (مگر برای مشتریان قدیمی که با تلفن سفارش می دهند).

 

 

مقالات فروش را می توانید به طور رایگان در وبسایت توسعه تجارت دلیران دنا مشاهده نمایید. اگر برای فروش محصولات و یا خدمات خود نیاز به مشاوره دارید از بخشدرخواست مشاوره فروش در وب سایت دلیران دنا اقدام نمایید. دوره های آموزش فروش نیز به صورت فصلی توسط موسسه دلیران دنا (دناکو) در شهر های تهران ، اصفهان ، شیراز ، مشهد و تبریز و اهواز بر گزار می شود که با شرکت در این دوره ها می توانید به تکنیک های پشرفته تر فروش و مهندسی فروش آشنا شوید.

 

لطفا دیدگاه خود را درباره این مقاله در بخش نظرات بیان نمایید.

 

منابع :

وب سایت دانشکده مدیریت دانشگاه تهران

وب سایت دلیران دنا (دناکو)

انتخاب مسیر های فروش

انتخاب مسیر های فروش ، تعیین استراتژی فروش ، استخدام بازاریاب و تعیین پورسانت بازاریاب در مسیر فروش موفق قرار دارند. تعیین پورسانت بازاریاب باید به گونه ای باشد که هم بازاریاب برای انجام کار ترغیب شود و هم حد معقولی باشد که سود شرکت در میزان مناسبی قرار داده شود. در این مقاله از سلسله مقاله های آموزش فروش و بازاریابی وب سایت دلیران دنا به بررسی تخصیص میزان مناسب برای پورسانت بازاریاب های محصولات و خدمات می پردازیم.

تعیین پورسانت بازاریاب

تعیین پورسانت بازاریاب

۱)قیمت محصول:

قیمت برخی از محصولات بسیار بالاست،بطوری که در نظر گرفتن حتی ۱ درصد پورسانت  مبلغ بالا و سنگینی می شود.مثل اتوموبیل های گران قیمت.یا ممکن است در هر بار فروش مبلغ بالایی معامله می شود مثل پروفیل یو پی وی سی یا آهن .معمولا در این گونه موارد درصد پورسانت پایین تر است.

۲)تخصص مورد نیاز برای فروش محصول:

برخی از محصولات به تخصص و دانش بالایی برای فروش نیاز دارند مثل برخی از تجهیزات پزشکی.طبیعتا هرکسی این دانش را ندارد و به طور معمول باید پورسانت و درآمد بالاتری نصیب ویزیتور بشود.

 

۳)مدت زمان لازم برای فروش:

برخی محصولات هستند که فروش آن ها محدود می باشد و زمان زیادی می برد.مثل بعضی از دستگاه ها و تجهیزات صنعتی.حتی ممکن است یک عدد از آن ها در سال بفروش برود.ترکیب حقوق ثابت و پورسانت باید به گونه ای باشد که کفاف هزینه های زندگی ویزیتور را بدهد.

۴)نوع فروش:

برخی فروش ها نقدی هستند و برخی به صورت چک. ویزیتوری که بتواند نقدی بفروشد و شرکت را دچار چک و دردسر های آن نکند طبیعتا باید پورسانت بالاتری دریافت کند.

۵)سوخت چک:

پاس نشدن چک و به اصطلاح سوختن آن به عهده چه کسی است؟ اگر به عهده ویزیتور باشد،پورسانت بالاتری باید بگیرد.در صورتی که می خواهید سوخت چک را بر عهده بازاریاب بگذارید باید از نظر قانونی یک سقف اعتبار برای هر مشتری تعیین کنید و در صورتی که بازاریاب بالای آن حد از مشتری چک گرفت مسولیت سوخت آن با خودش هست.

۶)هزینه های فروش:

یک ویزیتور به طور معمول هزینه های خاص خودش را دارد مثل: هزینه های رفت و آمد،هزینه غذا،هتل،تلفن و حتی تبلیغات.بسته به اینکه این هزینه ها به عهده شرکت باشد یا ویزیتور،درصد پورسانت متفاوت است.

۷)ویزیتور حضوری یا سیار:

برخی از فروش ها به صورت تلفنی است مثل آگهی های روزنامه ای و برخی دیگر لاجرم به صورت حضوری باید باشد.فروشنده ای که رنج سفر را به جان می خرد باید پورسانت بالاتری دریافت کند.

۸)شهری که ویزیتور در آن زندگی می کند:

پایه حقوق ها برای شهرهای مختلف متفاوت است.کسی که در تهران زندگی می کند هزینه های بالاتری نسبت به کسی که در کرمانشاه زندگی می کند دارد و باید پورسانت بالاتری دریافت کند.

۹)حقوق ثابت :

ویزیتوری که حقوق ثابت بالاتری دریافت می کند ،پورسانت پایین تری طبیعتا باید بگیرد.

۱۰)تجربه ویزیتور:

معمولا ویزیتور های باسابقه و قدرت مند در شرکتی مشغول به کار هستند.برای جذب این گونه افراد باید درصد پورسانت بازاریاب بالاتر باشد، تا ترغیب شوند با شما همکاری کنند.

فرمول تقریبی برای تعیین درصد پورسانت بازاریاب (ویزیتور):

قدم اول ) با توجه به موارد بالا مشخص کنید حقوق متوسط ماهانه کارشناس فروش شما چقدر باید باشد.

قدم دوم)تخمین بزنید در طول یک ماه یک ویزیتور معمولی به طور متوسط چند عدد محصول و با چه حجم ریالی چقدر می تواند بفروشد؟

قدم سوم)با در نظر گرفتن مبلغ حقوق ثابت ، پورسانت را طوری تعیین کنید که حقوق متوسط کارشناس بدست بیاید.

 

مقاله های دیگر مرتبط با بحث فروش :

تا چه حد با اصول بازاریابی تلفنی آشنایی دارید ؟ بازاریابی تلفنی روشی موثر برای فروش محصولات و خدمات شرکت شما است به شرطی مبتنی بر اصول و نکات کلیدی باشد که در این مقاله توضیح داده شده است. هدف از بازاریابی تلفنی ایجاد رابطه آسان و کم هزینه با خریدار بالقوه برای شروع فرآیند فروش تلفنی و آگاهی مشتریان از محصولات و خدمات شرکت شما است. در این مقاله که بخشی از مجموعه مقالات فروش و بازاریابی وب سایت توسعه تجارت دلیران دنا (دناکو) است به بررسی اصول و تکنیک های بازاریابی تلفنی و روش های موثر فروش تلفنی می پردازیم.

اصول بازاریابی تلفنی

تاثیر اصول بازاریابی بر فروش
یکی از تاکتیک های مهم متقاعد کردن مشتریان آگاه امروزی که حق انتخاب آنان به علت گسترش رقابت، پیوسته روبه افزایش است، ترویج (PROMOTION) است که خود از پنج ابزار تبلیغات، پیشبرد فروش، روابط عمومی، فروش شخصی و بازاریابی مستقیم تشکیل می شود. ازطرفی، باتوجه به بالارفتن ارزش وقت و لزوم مدیریت زمان برای نیل به اهداف بنگاههای اقتصادی و همچنین اثربخشی بیشتر شیوه های ارتباطی دوطرفه (نظیر فروش شخصی و بازاریابی مستقیم) در این مقاله، به یکی از کانال های بازاریابی مستقیم یعنی بازاریابی تلفنی پرداخته شده است.

روش بازاریابی تلفنی

اگر بدون وقت قبلی به محل استقرار مشتری مراجعه کنید، زمان زیادی را در راه صرف می کنید و امکان دارد طرف در محل حاضر نباشد و یا اینکه ممکن است مدتی را در انتظار باشید ولی بازهم شما را نپذیرد. پس بهتر است ملاقاتهای حضوری حتی الامکان با وقت قبلی باشد. تلفن را دست کم نگیرید. از تلفن استفاده کنید. این وسیله سرعت کار شما را افزایش می دهد و اگر هم مشتری نبود زمان اندکی را از دست داده اید. بدانید که تلفن برای شروع ارتباط بسیار مناسب است (مگر برای مشتریان قدیمی که با تلفن سفارش می دهند).

مقالات فروش را می توانید به طور رایگان در وبسایت توسعه تجارت دلیران دنا مشاهده نمایید. اگر برای فروش محصولات و یا خدمات خود نیاز به مشاوره دارید از بخشدرخواست مشاوره فروش در وب سایت دلیران دنا اقدام نمایید. دوره های آموزش فروش نیز به صورت فصلی توسط موسسه دلیران دنا (دناکو) در شهر های تهران ، اصفهان ، شیراز ، مشهد و تبریز و اهواز بر گزار می شود که با شرکت در این دوره ها می توانید به تکنیک های پشرفته تر فروش و مهندسی فروش آشنا شوید.

 

لطفا دیدگاه خود را درباره این مقاله در بخش نظرات بیان نمایید.

 

منابع :

وب سایت احسان نصیری

واحد توسعه تجارت دلیران دنا (دناکو)

 

فروش بیشتر

برای فروش بیشتر و بهتر چه کار باید کرد ؟ اصول هفت گانه فروش بهتر کدامند ؟ دانستن قانون های فروش تا چه حدمی تواند موثر باشد ؟ آیا صورت ساده ای برای فانون های فروش بهتر وجود دارد. هفت قانون فروش بهتر و موفق تر در این بخش توضیح داده شده اند. با کمک این اصول می توانید به کسب و کار خود را توسعه ببخشید.

اصول هفت گانه فروش بیشتر

1- تشخیص مشتریان واقعی

تشخیص مشتریان واقعی : چگونه می توانیم مشتریان واقعی محصولات و خدمات شرکت خود را تشخیص دهیم؟ اولین قانون موفقیت در فروش «تخصیص زمان بیشتر به مشتریان احتمالی بهتر» است. ممکن است مشتریان احتمالی زیادی برای محصولات و خدمات شما وجود داشته باشند، اما همه آن‌ها مشتریان احتمالی مناسب شما نیستند. همان‌طور که در فصل ۵ درباره استراتژی بازاریابی هشدار دادیم، در این بخش نیز درباره فرایند فروش هشدار می‌دهیم. اغلب مشتریان احتمالی برای شرکت شما و محصولات و خدمات شما مناسب نیستند.

خریداران اصلی محصولات و خدمات شما چه کسانی هستند؟ در بسیاری از کسب‌و‌کارها، ۲۰ درصد مشتریان، ۸۰ درصد محصولات و خدمات را می‌خرند. کار مهم شما پیدا کردن آن ۲۰ درصد از مشتریان است. اگر در کار معامله سهام هستید، باید مشتریانی پیدا کنید که بیش از همه معامله می‌کنند. اگر تبلیغات می‌فروشید، باید مشتریانی پیدا کنید که بیشترین تبلیغات را می‌خرند.

این موضوع کاملا واضح است، اما بسیاری از صاحبان کسب‌و‌کارها هیچ شناختی از بهترین مشتریان خود ندارند. وقتی از شرکت‌های مختلفی بازدید می‌کنیم که تحقیقات گسترده‌ای در بخش بازاریابی انجام می‌دهند، با این وجود تیم فروش آن‌ها هدر دادن همه‌جانبه زمان و پول را متوقف نمی‌کند، به‌شدت متعجب می‌شویم. افراد بخش خدمات مشتری، تیم بازاریابی و نیروی فروش خود را گرد‌هم آورید تا درباره بهترین خریداران بازار صحبت کنند.
اولین کار شما تشخیص مشتریان واقعی از افراد مردد است. وقت کافی اختصاص داده و سوالاتی بپرسید. انرژی و منابع فروش شما محدود هستند. نمی‌توانید آن‌ها را برای افرادی هدر دهید که نمی‌توانند یا نمی‌خواهند از شما خرید کنند.
مشتری احتمالی مناسب ویژگی‌هایی دارد که می‌توان آن‌ها را اینگونه طبقه‌بندی کرد:

• زمان‌بندی: مشتری احتمالی نیازی واقعی دارد که توسط محصولات و خدمات شما برآورده می‌شود و هم‌اکنون این نیاز وجود دارد.

• مشکل: مشتری احتمالی مشکلی شفاف و مشخص دارد که محصول و خدمت شما آن‌را حل می‌کند.

• ارزش: مشتری احتمالی هدف مشخصی دارد که با کمک محصولات و خدمات شما با هزینه‌ای بسیار کمتر از ارزش خود هدف، می‌تواند به آن دست یابد.

• درد: مشتری ناراضی است و یا ناخرسندی‌هایی‌ دارد که برطرف کردن آن‌ها از عهده محصولات و خدمات شما ساخته است.
• نتیجه: مشتری احتمالی نیازی دارد و یا می‌خواهد به نتایج مشخصی دست یابد و محصولات و خدمات شما باعث می‌شود که سریع‌تر، بهتر و ارزان‌تر به آن نتیجه دست یابد و بدون استفاده از این محصولات و خدمات چنین امکانی برایش میسر نمی‌شد.
شفافیت مهم‌ترین عامل در هر شرایطی است. هم شما و هم مشتری احتمالی باید به‌وضوح بدانید که چه نیاز، مشکل، هدف، نتیجه یا دردی وجود دارد و چرا محصول یا خدمت شما روشی مقرون‌به‌صرفه برای مواجهه با آن‌هاست.

2- ایجاد صمیمیت و اعتماد با مشتری

با‌وجود همه داده‌ها و تخصص‌هایی که در فرایند فروش مورد استفاده قرار می‌گیرد، اکثریت قریب‌به‌اتفاق تصمیمات خرید بر پایه احساسات، مخصوصا احساس خریداران (یا اطرافیان آن‌ها) نسبت به محصول و فروشنده اتخاذ می‌شود. نوع احساس خریدار به فروشنده، نوع احساس او نسبت به کل شرکت را شکل می‌دهد.
بهترین فرایند فروش فرایندی است که طی آن، مشکلات مصرف‌کننده را – با جزئیات واقعی – به او گوشزد کرده و سپس مزایای حاصل از راه‌حل‌های خود را به او نشان می‌دهید. البته، بزرگ‌ترین بخش فروش تا بعد از فروش ادامه پیدا می‌کند.

وقتی فروشی انجام می‌دهید، باید خدمت یا محصول را تحویل دهید و مطمئن شوید که به‌طور رضایت‌بخشی نصب شده و مورد استفاده قرار می‌گیرد و تا زمان مشخصی بعد از فروش، پاسخگوی شکایات و نگرانی‌های مشتریان باشید. به همین دلیل، مشتری در ابتدا به‌دنبال ارتباط است. تا زمانی که مشتری نگران است، ارتباط با فروشنده بسیار مهم‌تر از خود محصول یا خدمت است.

قانونی با عنوان «قانون تلاش غیر‌مستقیم» در فروش وجود دارد. بر اساس این قانون هرچه بر ارتباطات (رویکرد غیرمستقیم) تمرکز کنید، فروش بهتری خواهید داشت. اما هرچه بیشتر بر فروش تمرکز کنید و ارتباطات را نادیده بگیرید، احتمال فروش یا برقراری ارتباط خوب با مشتری ضعیف‌تر خواهد شد.

اعتماد و اعتبار مهم‌ترین عوامل در ارتباطات فروش هستند. مشتری باید کاملا به شما (فروشنده) اعتماد کند و اطمینان قطعی داشته باشد که به تعهدات خود عمل خواهید کرد. مشتری باید معتقد باشد که کارایی محصول و خدمت شما همان است که در ابتدا گفته‌‌اید و به همان ترتیب هم باقی خواهد ماند.

صحبت به فروش منجر نمی‌شود. بین تعداد سوالاتی که درباره نیازها و خواسته‌های مشتری می‌پرسید و قدرت ارتباطی که شکل می‌دهید، رابطه‌ای مستقیم وجود دارد. صحبت به فروش منجر نمی‌شود، پرسیدن به فروش منجر می‌شود.

به علاوه، بین گوش‌دادن دقیق به پاسخ‌های مشتریان و میزان علاقه و اعتماد مشتری به شما رابطه مستقیمی وجود دارد. واقعیت این است که گوش دادن اعتماد به‌وجود می‌آورد. برای ایجاد ارتباطی قابل‌اعتماد بین فروشنده و مشتری، هیچ راهی سریع‌تر و موثرتر از پرسیدن سوالات بسیار از مشتری و گوش سپردن دقیق به پاسخ‌ها نیست.

هر‌چه دقیق‌تر به سخنان مشتری گوش بسپارید، علاقه و اعتماد او به شما افزون‌تر شده و پذیرای محصولات و خدمات شما خواهد بود. سوالات، کلید کار و اعتماد، عامل حیاتی در این فرایند هستند.

3- تشخیص دقیق نیازها

بسیاری از مشتریان وقتی با شما صحبت می‌کنند نمی‌دانند نیازی دارند که برآوردن آن از عهده محصول یا خدمت شما ساخته است. آن‌ها افرادی مردد هستند و صرفا به جمع‌آوری اطلاعات می‌پردازند.
وقتی با مشتری صحبت می‌کنید، ممکن است نیازی داشته باشد که مشخص، نا‌مشخص یا غیرواقعی باشد. اگر نیاز مشخص باشد، ممکن است

مشتری روش دقیق برآورده کردن آن‌را بداند و یا نداند. ممکن است نیاز واقعی او با آنچه فکر می‌کند نیاز دارد، بسیار متفاوت باشد.

اگر نیاز نامشخص و مبهم باشد، شما و مشتری تنها از طریق معاینه و تشخیص می‌توانید نیازهای موجود را به‌دقت بشناسید و روش برآورده کردن آن‌ها به‌وسیله محصولات و خدمات خود را مشخص کنید.
در بسیاری از موارد، مشتری ممکن است فکر کند نیازی دارد، در‌حالی‌که شرایط او واقعا رضایت‌بخش است. او به محصول یا خدمت شما احتیاجی ندارد و کار شما به‌عنوان فروشنده حرفه‌ای آن است که این موضوع را به او گوشزد کنید.

پرسیدن سوالات مختلف کلی و جزئی و گوش‌سپردن به پاسخ آن‌ها، روش دقیق تعیین نیازها است. پردرآمدترین فروشنده‌ها، سوالات خود را از قبل به‌دقت آماده می‌کنند، آن‌ها را یاداشت کرده و به‌ترتیب می‌پرسند.
بدترین فروشنده کسی است که هرچه به ذهنش می‌رسد را بیان کند ودر حین مکالمه فروش، از یک مطلب به مطلب دیگر بپرد. پرسیدن سوالات نامرتبط بدون شک از اعتبار شما می‌کاهد و دستیابی به فروش را بسیار دشوار می‌کند.

4- ارائه متقاعد‌کننده

ارائه همان چیزی است که منجر به فروش واقعی می‌شود. در فرایند فروش می‌توانید اشتباهات زیادی مرتکب شوید، اما کیفیت ارائه، تعیین‌کننده خرید یا عدم خرید مشتری است.
بهترین روش فروش، نشان دادن، توضیح دادن و پرسیدن یک سوال است. برای مثال می‌گویید: «این یک نرم‌افزار حسابداری برای مشاغل کوچک است که با آن می‌توانید همه اعداد کسب‌و‌کار خود را مدیریت کنید. آیا به این موضوع علاقه دارید؟»
در ارائه فروش از «فروش آزمایشی» استفاده کنید. این سوالی است که می‌تواند بدون متوقف‌کردن فرایند فروش، جوابی «منفی» داشته باشد، زیرا فرصت دیگری برای ارائه پاسخ در اختیار فروشنده قرار می‌دهد. برای مثال:

فروشنده: آیا مایلید این نرم‌افزار را روی کامپیوتر منزل خود نصب کنید؟
مشتری: نه ترجیح می‌دهم در دفتر خود از آن استفاده کنم.

فروشنده: مشکلی نیست. این نرم‌افزار هم روی کامپیوترهای خانگی کار می‌کند و هم روی سیستم‌های سرور.

به‌علاوه، در ارائه فروش قوی و حرفه‌ای، مرتبا به تجارب مشتریانی که با موفقیت از این محصول یا خدمت استفاده کرده‌اند اشاره می‌شود. داستانمشتریانی را تعریف کنید که شرایطی نزدیک یا مشابه با مشتریان احتمالی داشته‌، محصول یا خدمت شما را خریده‌اند و از نتایج آن راضی هستند.

5- پاسخ‌گویی مؤثر  به اعتراضات

هیچ فروشی بدون اعتراض انجام نمی‌شود. اعتراض‌ها نشانگر علاقه هستند. هر‌چه مشتری احتمالی سوالات بیشتری درباره محصولات و خدمات شما بپرسد، احتمال اینکه علاقه کافی برای خرید آن‌ پیدا کند، بیشتر است.
«قانون شش» در مورد اعتراضات صدق می‌کند. این قانون می‌گوید تعداد اعتراضات به یک خدمت یا محصول بیشتر از شش مورد نیست. گاهی فقط یک یا دو مورد وجود دارد اما بیشتر از شش نخواهد شد. یک ورق کاغذ بردارید و پاسخ این سوال را بنویسید:

«مشتری احتمالی متناسب ممکن است چه دلایلی برای عدم خرید محصولات و خدمات من ارائه دهد؟»
حتی اگر ظرف مدت یک هفته یا یک ماه اعتراضات زیادی دریافت می‌کنید، می‌توان همه آن‌ها را در شش گروه یا کمتر طبقه‌بندی کرد. اعتراضات  احتمالی مهم را مشخص کنید و پاسخ‌هایی منطقی و مستحکم برای هر کدام از آن‌ها در نظر بگیرید تا وقفه‌ای در فرایند فروش ایجاد نشود.

6- قطعی‌کردن فروش

بازیکنان گلف می‌‌گویند: «اولین ضربه را برای نمایش می‌زنیم، اما در ضربات بعد، پول جایزه را نشانه می‌رویم.»
تاکنون همه مراحل فروش که درباره آن‌ها صحبت کرده‌ایم را انجام داده‌ا‌ید، اما توانایی شما برای قطعی کردن فروش و وادار کردن خریدار به اتخاذ تصمیم خرید همان زمانی است که «پول را نشانه می‌روید.»
قدرتمندترین واژه در فرایند فروش «درخواست» است. افراد زیادی از عدم پذیرش و یا شنیدن واژه «نه» در مکالمه فروش هراسانند و به همین دلیل، هیچگاه درخواست نمی‌کنند. آن‌ها منفعلانه می‌نشینند و امیدوارند مشتری پیشقدم شده و خدمات و محصولات آن‌ها را بخرد. اما چنین اتفاقی به‌ندرت روی می‌دهد. حتی اگر مشتری محصولی را بخواهد، به آن نیاز داشته باشد، بتواند از آن استفاده کند و استطاعت مالی خرید آن را داشته باشد، مسئولیت فروشنده این است که به این موضوع پرداخته و از مشتری درخواست خرید کند.

دعوت به خرید. شاید ساده ترین تکنیک قطعی‌کردن فروش دعوت به خرید است. وقتی محصول را ارائه کردید، بپرسید: «آیا نگرانی یا سوالی دارید که در موردش صحبت نکرده باشیم؟»
وقتی مشتری می‌گوید: «نه، فکر می‌کنم در مورد تمام موارد صحبت شد.» با گفتن جمله «خوب، پس چرا آن‌را امتحان نمی‌کنید؟» مشتری را دعوت به خرید می‌کنید.
همچنین، می‌توانید درباره نحوه تحویل محصول یا خدمت صحبت کنید.
بسیاری از مشتریان تنها به‌اندازه یک درخواست با خرید فاصله دارند. تنها چیزی که احتیاج دارند کمی تشویق و ترغیب است. وقتی از آن‌ها می‌پرسید «اگر علاقه‌مند هستید، چرا آن‌را امتحان نمی‌کنید؟» از شنیدن پاسخ «حتما، چرا که نه؟» شگفت‌زده خواهید شد.
خبر خوب این که اگر اعتماد و صمیمیت کافی ایجاد کنید، نیازها را به‌دقت تشخیص دهید، یک ارائه منفعت‌محور شفاف تدارک ببینید و به تمامی اعتراضات مشتری احتمالی پاسخ دهید، فروش خود‌به‌خود به‌سوی قطعی‌شدن پیش می‌رود. این کار ساده، آسان و تقریبا از پیش تعیین‌شده است. هیچگاه از درخواست کردن نترسید.

7-  تکرار فروش و جذب مشتریان توصیه‌شده

این قانون، مهم‌ترین بخش فرایند فروش است. هدف همه کارهایتان باید مراقبت از مشتریان و حفظ آن‌ها به‌گونه‌ای باشد که منجر به خریدهای مجدد آن‌ها شده و باعث شود شما را به دوستان و آشنایان خود نیز توصیه کنند. با هر مشتری مانند مشتری میلیون‌دلاری برخورد کنید و فرض کنید که توانایی خرید حجم عظیمی از محصولات و خدمات شما را دارد و شما را به تعداد قابل‌توجهی از مشتریان احتمالی دیگر توصیه خواهد کرد.
به‌طور میانگین، هر‌کس سیصد نفر را به اسم می‌شناسد، این افراد می‌توانند دوستان، اقوام، معلمان، همکلاسی‌ها، همکاران، افرادی که در حیطه کاری خود با آن‌ها سرو‌کار دارید و یا معاشران شما مانند بانکدار یا حسابدار باشند.

فرض کنید تنها ۱۰ درصد افرادی که مشتریان شما می‌شناسند، مشتریان احتمالی محصولات یا خدمات شما باشند. پس اگر با مشتری خود به بهترین نحو برخورد کنید، او می‌تواند سی مشتری دیگر به شما معرفی کند. هر‌کدام از این سی مشتری نیز ۳۰۰ نفر را می‌شناسند و تقریبا ۱۰ درصد آن افراد نیز می‌توانند مشتریان احتمالی شما باشند.

پس می‌بینیم که خریدار محصولات و خدمات شما می‌تواند ظرف چند ماه آینده ۹۰۰ مشتری احتمالی دیگر برای شما به‌ارمغان آورد. آیا جالب‌توجه نیست؟ آیا این موضوع، در نحوه برخورد شما با مشتریانی که اکنون روبرویتان ایستاده‌اند، تفاوتی ایجاد نمی‌کند؟ امیدواریم این‌طور باشد.

فروش به مشتری معرفی‌شده به یک‌پانزدهم زمان، پول و انرژی لازم برای فروش تلفنی و یا فروش به یک مشتری جدید نیاز دارد. در خرده‌فروشی مواد مصرفی، وقتی مشتری راضی شما را به فردی توصیه می‌کند، ۹۵ درصد فرایند فروش قبل از اولین دیدار انجام شده است. توصیه شفاهی – اگر به‌طور منظم و اصولی  به‌کار گرفته شود – روشی بسیار قدرتمند برای رشد کسب‌و‌کار است.

درخواست برای ارجاع. «قابل توصیه بودن» کلید جذب مشتریان توصیه شده است. ارائه خدمات عالی و اطلاعات آموزشی به مشتری موجب می‌شود که با اطمینان شما را به دوستان، خانواده و آشنایان خود توصیه کند. وقتی از مشتریان خود مراقبت می‌کنید، آن‌ها راغب می‌شوند دوستان‌شان نیز از چنین تجربه لذت‌بخشی برخوردار شوند.

در هر فرصت ممکن درخواست ارجاع کنید. می‌توانید بگوئید: «مشتری گرامی، من واقعا علاقه‌مندم با افرادی مانند شما کار کنم، آیا افراد فوق‌العاده دیگری مانند خودتان می‌شناسید که شاید به محصولات و خدمات ما علاقه‌مند باشند؟»
چه کسی ممکن است به شما بگوید هیچ فرد‌فوق‌العاده دیگری را نمی‌شناسد؟
وقتی یک مشتری راضی، مشتری احتمالی جدیدی معرفی می‌کند، نتیجه کار را به مشتری معرف گزارش دهید و جزئیات را برای او تعریف کنید. مردم نسبت به آنچه به دوستان و آشنایان آن‌ها گفته‌اید و پاسخ آن‌ها، کنجکاوی بیش‌از‌حدی دارند.

وقتی مشتری ارجاعی خرید می‌کند، یک نامه تشکر و یا حتی یک هدیه برای فردی که او را معرفی کرده بفرستید. گزینه مورد‌علاقه من سبد هدیه‌ای پر از خوراکی‌های خوشمزه است. مردم همیشه از دریافت هدایا خوشحال می‌شوند و اگر قدردانی‌تان را به آن‌ها نشان دهید، احتمالا در آینده نیز شما را به دیگران توصیه خواهند کرد.
کتاب‌ها، مقالات، سی‌دی‌ها و برنامه‌های آموزش فروش بسیاری به این هفت گام فرایند فروش پرداخته‌اند. نکته مهم آن است که گاهی بهبودی کوچک در یک حوزه، منجر به موفقیت‌های بزرگ می‌شود.

اصول هفتگانه فروش را در این بخش مطالعه نمودید. شما می توانید سایر مقالات فروش و بازاریابی را در بخش مقاله های آموزشی سایت توسعه تجارت دلیران دنا (دناکو) ببینید و رایگان دانلود نمایید. در صورت نیاز به مشاوره در زمینه فروش محصولات و خدمات شرکت خود میتوانید از بخش مشاوره فروش با ما در ارتباط باشید.

 

منابع :

مدیر سبز

کتاب: ساخت کسب و کار فوق‌العاده – برایان تریسی

واحد بازاریابی و فروش توسعه تجارت دلیران دنا (دناکو)

 

نورو مارکتینگ

نورو مارکتینگ : بازاریابی عصبی و روش های نوین آن : دناکو : در این پست به معرفی کامل نورو مارکتینگ یا همان بازاریابی عصبی می پردازیم. مقالات کامل درباره بازاریابی عصبی و نورو مارکتینگ را می توانید در بخش آموش های دناکو مشاهده نمایید. صنعت بانکداری از ارکان اصلی هر اقتصادی به حساب می‌آید و مشتریان نقش کلیدی در آن دارند. بنابراین می‌توان ابراز توجه ویژه به نیازها و خواسته‌های مشتریان را از جمله موضوعات پر اهمیت ایران و جهان محسوب کرد.

نورو مارکتینگ : بازاریابی عصبی و روش های نوین آن

نورو مارکتینگ : بازاریابی عصبی و روش های نوین آن

نقش و اهمیت مشتری در بانک‌ها به سبب تاثیرمستقیمی که بر رشد و بقای بانک‌ها در بازار رقابت می‌گذارد و نیز کسب منافعی که برای ایشان دارد، سبب گردیده تا امروزه لزوم کسب رضایت مشتری درک و پذیرفته شود و همه واحدهای بانکی گرایش به مشتری داشته و سمت و سوی فعالیت همه آنها جذب مشتری و جلب رضایت او باشد.

نورو مارکتینگ

بازاریابی به تلاش برای ارتباط بین ارزش محصول یا خدمات و مشتری گفته می‌شود. بازاریابی گاهی اوقات به هنر فروش نیز معروف است. ولی فروش یکی از توابع کوچک بازاریابی به حساب می‌آید. تعریف لغت نامه‌ای بازاریابی عبارت است از: «فراهم کردن کالاها یا خدمات برای برآورده ساختن نیازهای مصرف‌کنندگان». به بیان دیگر، بازاریابی شامل درک خواسته‌های مشتری و تطابق محصولات شرکت، برای برآورده ساختن آن نیازها و در برگیرنده فرآیند سودآوری برای شرکت است. بازاریابی موفق مستلزم برخورداری از محصول مناسب در زمان مناسب و مکان مناسب است و اطمینان از اینکه مشتری از وجود محصول مطلع است؛ از این رو موجب سفارش‌های آینده می‌شود. به‌طور کلی بازاریابی، فرآیندی است که بین توانایی‌های شرکت و نیازهای مشتریان تعادل ایجاد می‌کند.

نورومارکتینگ یا بازاریابی عصبی

امروزه پیشرفت تکنولوژی و دانش بشری بر حیطه بازاریابی نیز تاثیرگذار بوده، به نحوی که رشته جدیدی تحت عنوان نورومارکتینگ یا بازاریابی عصبی به وجود آمده است. در این روش اعتقاد براین است که مطالعه بیولوژی و فیزیکی مغز مهم‌ترین راه برای شناخت رفتار خریداران محصول یا خدمات است. شرکت‌ها، تبلیغات گسترده‌ای دارند اما این تبلیغات آیا واقعا تاثیر گذار است ؟ یا اگر تاثیر گذار است این تاثیر تا چه‌اندازه‌ای است؟ برای بررسی میزان تاثیرگذاری تبلیغات روی ذهن و تصمیم انسان‌ها تنها یک راه مطمئن وجود دارد آن هم‌اندازه گیری فعالیت مغزی آنها در برابر محرک‌های تبلیغی ارائه شده است.

رفتار خریداران

هرچیزی از جمله تصویر، بو، مزه و صدا می‌تواند بر رفتار خریداران تاثیر بگذارد. یک محصول را در فروشگاهی در نظر بگیرید، یک مشتری آن را بر می‌دارد نگاه می‌کند و سریع آن را خریداری می‌کند، اما مشتری دیگر همین محصول را بر می‌دارد و نگاه می‌کند اما دوباره سر جایش قرار می‌دهد. در مغز این دو نفر دو واکنش متفاوت رخ داده است؛ در یکی واکنش مغزی منجر به خرید شده و در دیگری واکنش مغزی منجر به بازگرداندن محصول به قفسه مربوطه شده است.

عوامل شناختی نورومارکتینگ

کارکرد قسمت‌های مختلف مغز تا چه‌اندازه‌ای در این رفتار تاثیر داشتند؟ کدام قسمت موافق خریدن محصول بوده و چرا ؟ و کدام قسمت مخالف خریدن محصول بوده و چرا؟ عوامل مختلفی بر تصمیم گیری انسان‌ها تاثیر می‌گذارد برخی از این عوامل شناختی هستند و برخی دیگر هیجانی، تعدادی هم از هر دو عامل تشکیل شده‌اند. قسمت‌های مختلفی از مغز در خرید کردن دخیل هستند. اکنون می‌توانیم نظام‌های مغزی درگیر در خرید را تجزیه و تحلیل کنیم و به شرکت‌ها و موسسات بگوییم که چگونه می‌توانند تبلیغات خود را به گونه‌ای طراحی کنند که بیشترین تاثیر را بر خرید مشتریان خود بگذارند.

نورومارکتینگ علم جدید تحقیقات بازار است که به مطالعه پاسخ‌های حسی – حرکتی، شناختی و عاطفی مشتریان در برابر محرک‌های ارائه شده در بازار می‌پردازد و از ابزار‌هایی مانند FMRI و QEEG و ابزار‌های دیگر برای‌ اندازه‌گیری فعالیت قسمت‌های مختلف مغز در هنگام مواجهه با محرک‌ها استفاده می‌کند. همچنین در این علم حالات بدن در هنگام مواجهه با محرک‌های تبلیغاتی‌ اندازه‌گیری می‌شود حالاتی مانند ضربان قلب و میزان عرق کردن پوست.

ویژگی‌های نورومارکتینگ :

1‌ – نورومارکتینگ یعنی سنجش مستقیم:

شما می‌توانید از یک مشتری سوال کنید که چه چیزی را دوست دارد و نسبت به خرید کدام محصول مشتاق است؛ اما در واقع خیلی نمی‌توان به آن اعتماد کرد؛ چراکه ممکن است مشتری تحت تاثیر عوامل مختلفی قرار داشته باشد که در آن لحظه اجازه تصمیم گیری درست را به او نمی‌دهند. برای مثال خیلی وقت‌ها شده که ما قصد خرید محصول خاصی را داشته‌ایم (یعنی نسبت به آن اعلام علاقه‌مندی کرده‌ایم) اما در واقعیت چیز دیگری را خریده‌ایم، چرا که در هنگام خرید با محصولی مواجه شده ایم که ویژگی هایش ما را بیشتر تحت تاثیر قرار داده است. در نورومارکتینگ ما ویژگی‌های بیرونی نگرش فرد نسبت به یک محصول یا ویژ‌گی‌هایش را نمی‌سنجیم، بلکه منبع آن، یعنی مغز را می‌سنجیم. در نورو مارکتینگ فعالیت قسمت‌های مختلف مغزی نسبت به یک محصول سنجیده می‌شود. برای مثال با قرار دادن یک فرد در مقابل یک تیزر تبلیغاتی فعالیت مغزی او را از طریق الکترود‌هایی که به مغزش وصل شده است در کسری از ثانیه می‌سنجیم و بررسی می‌کنیم که کدام تصویر او را بیشتر تحت تاثیر قرار داده و اینکه نگرش فرد نسبت به آن محصول چه تغییری می‌کند. پس نورو مارکتینگ تنها با مغز به عنوان مرکز شناخت و عاطفه سر و کار دارد نه با اظهارات خریداران.

2‌- نورومارکتینگ و شناخت ناهوشیار

ما همیشه هوشیارانه خرید نمی‌کنیم خیلی وقت‌ها تحت تاثیر لایه‌های زیرین مغزی، عواطف و احساساتمان خرید می‌کنیم. جالب است بدانید 95 درصد از تصمیمات ما برای خرید یک کالا یا دریافت یک خدمت، ناهوشیار و تنها 5 درصد از تصمیمات ما هوشیار هستند. برای مثال بارها شده است که با قصد خرید یک محصول به فروشگاه رفته‌اید، اما در نهایت محصولی دیگر و یا با برند دیگر را انتخاب کرده‌اید. آیا محصولی که انتخاب کرده‌اید نسبت به آن چیزی که قرار بود انتخاب کنید مزیت و ویژگی مهمی داشته است؟ این مثال تنها نمونه کوچکی از رفتارهای ناهوشیار ما است. خیلی وقت‌ها رفتارهایی را انجام می‌دهیم که توسط شناخت ما هدایت نمی‌شوند، بلکه توسط عواطف و قسمت نا‌هوشیار ذهن ما هدایت می‌شوند.

نورومارکتینگ ابزار بسیار قدرتمندی است برای شناخت ناهوشیار ذهن مشتریان، دانشمندان حوزه نوروساینس با استفاده از ابزار‌های مختلف مانند نقشه‌برداری مغزی و ام آرآی کاربردی فعالیت قسمت‌هایی از مغز را رصد می‌کنند که تجزیه و تحلیل داده‌های آن منجر به شناخت و کشف ناهوشیاری می‌شود که مشتریان خودشان هم خبر ندارند، اما به شدت تحت تاثیر آنها هستند.

مدیریت برند و مغز انسان (نوروبرندینگ):

یکی دیگر از موضوعات حوزه مدیریت و اقتصاد که در اینجا به طور مختصر در مورد کاربرد نوروساینس به آن خواهیم پرداخت بحث برندینگ است.

مدیران موسسات تولید کننده اقلامی که در یک محیط رقابتی مشغول به تولید و عرضه هستند، باید تشخیص بدهند چه چیزی برای مشتریان آنها در بازار هدفشان مهم است و معیارهای مقایسه محصولشان با محصول رقیب را در فرآیند انتخاب درک کنند.

استراتژی‌های سازمانی باید بر اساس درک و شناخت تفکرات، احساسات و رفتار مصرف‌کنندگان شکل بگیرد. تحقیقات مصرف کننده به شیوه‌های نوروساینس می‌تواند به مدیران در شناخت مصرف کنندگان کمک کند. یکی از مهم‌ترین کاربردهای تحقیقات مصرف‌کننده، بهبود استراتژی‌های بازاریابی است.

هدف عمده یک بازاریاب ماورای فروش است و معمولا هدف نهایی، ایجاد یک تعهد پایدار بین یک نام تجاری خاص و یک گروه مشتری ویژه است، که فرآیندی است شامل مراحل معرفی، آشنایی، ترجیح و در صورت موفقیت محصول، ایجاد وفاداری.

در حالی‌که تبلیغات بیشتر مقدمات مراحل معرفی و آشنایی را فراهم می‌کند، عواملی از قبیل قیمت، شهرت نام تجاری و زیبایی ظاهری از عوامل موثر بر ترجیح مشتریان هستند و در نهایت کیفیت مناسب محصول باعث ایجاد رضایت و متعاقب آن وفاداری در مشتری خواهد شد.

وفاداری به یک نام تجاری

تعهد قوی بین یک نام تجاری و یک گروه مشتری شامل مراحل زیر است:

  • 1‌- آشنا شدن با نام تجاری؛
  • 2‌- شناخت پیدا کردن مشتری نسبت به آن؛
  • 3‌- ترجیح دادن آن نام تجاری توسط مشتری.

یکی از مهم‌ترین سوالاتی که برای هر موسسه‌ای در زمینه بازاریابی و مدیریت برند مطرح است این است که چگونه در مشتریان بالقوه برای نام تجاری خویش ایجاد ترجیح کنند. تمایل به خرید، نوعی سود آوری است، از آنجا که این تمایل صرفا در ذهن مصرف‌کنندگان است، به عنوان نوعی نگرش مورد مطالعه قرار می‌گیرد.

باورهای مصرف‌کنندگان درباره ویژگی‌های محصول تاثیرگذار بر نگرش آنها درباره برندهای خاص و نهایتا ایجاد تمایلات رفتاری و انتخاب یک برند از سوی آنها خواهد شد.

برای کالایی که درگیری ذهنی بالایی در مشتری ایجاد می‌کند، شناسایی ویژگی‌هایی که در نظر آنها فوق‌العاده مهم رده‌بندی می‌شوند دارای مصادیقی برای راهبرد محصول و ارتقا می‌باشد.

بازاریابی عصبی و روش های نوین آن

نورو مارکتینگ : بازاریابی عصبی و روش های نوین آن : دناکو : در این پست به معرفی کامل نورو مارکتینگ یا همان بازاریابی عصبی می پردازیم. مقالات کامل درباره بازاریابی عصبی و نورو مارکتینگ را می توانید در بخش آموش های دناکو مشاهده نمایید.

 

در این نوع کالا لازم نیست مدیران نگران بهینه کردن تک تک خصیصه‌های برند مزبور باشند. بلکه موضوع اصلی باید شناسایی ویژگی‌هایی باشد که از سوی بازار هدف به عنوان مهم‌ترین ویژگی‌ها رتبه بندی شده‌اند و تلاش شود تا باورهایی قوی مبنی بر اینکه برند مورد نظر واجد این ویژگی‌ها است، ایجاد شود. البته قیمت نیز برای برخی از طبقات محصول می‌تواند خود یک ویژگی باشد. در مواردی که در آن قیمت فوق‌العاده اهمیت دارد، مدیران باید اطمینان حاصل کنند که برندهایشان به طور رقابتی قیمت‌گذاری می‌شود.

نقش نوروساینس در برندینگ

نقش نوروساینس در برندینگ بسیار گسترده است. از آنجا که مدیران در جست‌وجوی محرک‌هایی هستند که درگیری ذهنی مشتریان بالقوه را افزایش دهند تا در ذهن آنها نفوذ کنند، با روش‌های گسترده پژوهشی نورومارکتینگ و با توجه به نوع محصول و اثری که بر مغز انسان می‌گذارد می‌توان بررسی کرد که کدام تبلیغ یا کدام شیوه فروش یا حتی کدام فعالیت اجتماعی شرکت تولید کننده و کدام شعار می‌تواند مخاطبان را بیشتر تحت تاثیر قراردهد.

در واقع روشی که مدیران برای ارائه محصول و فروش آن در نظر می‌گیرند توسط علوم شناختی و بررسی نقشه مغزی انسان تهیه و در اختیار آنها قرار می‌گیرد که این امر موجب خواهد شد تا شرکت‌های تولیدکننده محصول یا خدمات به اهداف خود به بهترین نحو ممکن برسند.

نورومارکتینگ و بانکداری:

آیا می‌دانستید که مردم در هنگام سرمایه‌گذاری، با افراد مسن بیشتر سرمایه گذاری می‌کنند تا افراد جوان؟

درطول دو دهه گذشته خدمات و نگهداری و فشارهای رقابتی فزاینده، تغییرات چشمگیری را در صنعت بانکداری ایجاد کرده‌اند. این تغییرات بانک‌ها را به سوی اتخاذ راهبردهای بانکداری، به خصوص بازاریابی سوق داده است. در بانکداری، کمی تعریف بازاریابی متفاوت است. بازاریابی، افزایش درآمد بانک از طریق سودآور ساختن رابطه مشتریان با بانک در طول زمان تعریف شده است؛ بنابراین در این رویکرد رضایت مشتریان از اهمیت فراوانی برخورداراست. در گذشته فرض براین بود که از راه تطبیق با نیازهای مشتریان می‌توان به وفاداری مشتری دست یافت. ولی تجربه نشان داد با ورود بانک‌های جدیدی که محصولات منطبق با نیاز مشتریان داشتند، اغلب مشتریان جذب این بانک‌های تازه وارد می‌شوند.

پس از آن فرض بر آن شد که ارائه محصولات متمایز می‌تواند موجب وفاداری مشتریان شود، ولی همان حادثه تلخ با ورود رقبای جدید با محصولات متمایز‌تر تکرار شد. تا اینکه ایده حفظ وفاداری مشتریان از طریق روابط ماندگار با آنها مطرح شد، ایده‌ای که عده‌ای آن را بازاریابی تک به تک نیز می‌نامند. هدف در این طرز تفکر جدید، مدیریت روابط با مشتریان است و فرض برآن است که مشتری نه فقط به دلیل محصول متمایز و منطبق با نیازهایش، بلکه به دلیل تعلق خاطر به روابطش با عرضه کنندگان خدمات یا محصولات، خرید می‌کند. به گفته دیگر، داشتن محصولات و خدمات متمایز و منطبق با نیازهای مشتری شرط لازم است، ولی لزوما شرط کافی برای کسب و تداوم وفاداری مشتری نیست. شرط کافی، داشتن روابط ماندگار با مشتری است.

جلب اعتماد مشتریان

نورومارکتینگ امروزه مهم‌ترین ابزار بانک‌ها برای اثر‌گذاری مستقیم بر روی مشتریانشان است. یکی از مواردی که برای بانک‌ها حائز اهمیت است جلب اعتماد مشتریان است. نمونه‌های مختلفی از پروژه‌های پیشرفته نورومارکتینگ در جهان اجرا شده‌اند که هدفشان ایجاد اعتماد یا حتی ترمیم اعتماد از دست رفته مشتریان است. بانک‌ها برای رسیدن به سود‌دهی از ابزارهای علوم عصبی استفاده می‌کنند، تا مستقیما در مغز مشتریان رسوخ کنند. مردم چرا از خدمات بانک استفاده می‌کنند؟ هدفشان از این موضوع چیست؟ آیا به دنبال سود هستند یا به دنبال اعتماد؟

تبلیغات بانک‌ها

با توجه به گزارش‌های منتشر شده در اکثر کشورهای اروپایی بانک‌های کشورهای موفق در صنعت بانکداری در شرایط رکود اقتصادی حدود 7 درصد بودجه تبلیغات خود را صرف نورومارکتینگ و ساختن برندی قوی‌تر با استفاده از آن کرده‌اند. تحقیقات نشان داده که همدلی برای مشتریان از هر چیز دیگری مهم‌تر است، یعنی آنها می‌خواهند که بانک نشان دهد که مشکل آنها را می‌فهمد. همین‌طور مردم در هنگام تبادلات اقتصادی، افراد مسن‌تر را بیشتر قابل اعتماد می‌یابند تا افراد جوان.

همچنین تحقیقات بر روی تبلیغات بانک‌ها نشان داده که استفاده از تبلیغاتی که از تصاویری استفاده می‌کنند که ثبات را القا می‌کنند بسیار تاثیر گذار است. اما مهم ترین پیامی که مردم می‌خواهند از یک بانک بشنوند این است که بانکشان تا چه حد درد یا مشکلات آنها را درک می‌کند. این یافته‌ها از طریق بررسی مستقیم ساختار‌های عصبی مغز انسان به دست آمده و با اطمینان می‌توان گفت که نه فرضیه، بلکه قانون هستند.

 

سایر مقالات دناکو را می توانید در بخش آموزش های دناکو مطالعه کنید : برخی از این مقالات در زیر لیست شده اند.

****

بازاریابی نوین از دیدگاه فیلیپ کاتلر : آینده محتمل : دناکو : در این پست آینده صنعت بازاریابی از دیدگاه فیلیپ کاتلر Philip Kotler را بررسی می کنیم.

****

بازاریابی شرکت خود را متحول کنید : دناکو : با این روش های نوین بازاریابی می توانید بازاریابی شرکت خود و در نتیجه فروش خود را متحول کنید.

****

راهنمای کامل ممیزی بازاریابی در ایران : دناکو : در این پست به معرفی کامل روش ممیزی بازاریابی و شیوه اجرای آن در ایران می پردازیم . مقالات کامل مربوط به بازاریابی و ممیزی بازاریابی را می توانید در بخش آموزش های دناکو مشاهده کنید.

****

نورو مارکتینگ : بازاریابی عصبی و روش های نوین آن : دناکو : در این پست به معرفی کامل نورو مارکتینگ یا همان بازاریابی عصبی می پردازیم. مقالات کامل درباره بازاریابی عصبی و نورو مارکتینگ را می توانید در بخش آموش های دناکو مشاهده نمایید.

****

بازاریابی چیست ؟ چرا باید از روش های نوین بازاریابی استفاده کنیم  : دناکو : راه های نوین بازاریابی لازم هستند ؟ خود بازاریابی آیا برای شرکت لازم است ؟ این مقاله دناکو به این سوالات پاسخ می دهد.

****

نقش بازاریابی شخص به شخص : دناکو : در این بخش نقش بازاریابی فیس تو فیس را در بخش بازاریابی و فروش مدرن بررسی می کنیم.

 

کامل ترین مقالات فروش و بازاریابی را در دناکو مطالعه نمایید. بخش آموزش های دناکو جدید ترین و بروز ترین مقالات را در زمینه های بازاریابی ، فروش ، مدیریت تکنولوژی ، مدیریت کسب و کار ، مدیریت نوآوری  منابع انسانی و تحقیق و توسعه را فراهم کرده است. شما می توانید این مقالات را رایگان مطالعه نمایید یا در دوره های تخصصی دناکو شرکت نمایید.

 

لیست تمامی مقالات بازاریابی و فروش دناکو را می توانید در بخش زیر پیدا کنید. در لیست زیر تمامی مقالات بازاریابی و فروش دناکو بصورت هفتگی به روز رسانی می شود.

 

برای دریافت مقالات بیشتر ما را در تلگرام دنبال نمایید.

 

منبع :

  • دنیای اقتصاد – امیر صفری
  •  دناکو

 

نورو مارکتینگ : بازاریابی عصبی

نورو مارکتینگ : بازاریابی عصبی و روش های نوین آن : دناکو : در این پست به معرفی کامل نورو مارکتینگ یا همان بازاریابی عصبی می پردازیم. مقالات کامل درباره بازاریابی عصبی و نورو مارکتینگ را می توانید در بخش آموش های دناکو مشاهده نمایید. صنعت بانکداری از ارکان اصلی هر اقتصادی به حساب می‌آید و مشتریان نقش کلیدی در آن دارند. بنابراین می‌توان ابراز توجه ویژه به نیازها و خواسته‌های مشتریان را از جمله موضوعات پر اهمیت ایران و جهان محسوب کرد.

نورو مارکتینگ : بازاریابی عصبی و روش های نوین آن

نورو مارکتینگ : بازاریابی عصبی و روش های نوین آن

نقش و اهمیت مشتری در بانک‌ها به سبب تاثیرمستقیمی که بر رشد و بقای بانک‌ها در بازار رقابت می‌گذارد و نیز کسب منافعی که برای ایشان دارد، سبب گردیده تا امروزه لزوم کسب رضایت مشتری درک و پذیرفته شود و همه واحدهای بانکی گرایش به مشتری داشته و سمت و سوی فعالیت همه آنها جذب مشتری و جلب رضایت او باشد.

نورو مارکتینگ

بازاریابی به تلاش برای ارتباط بین ارزش محصول یا خدمات و مشتری گفته می‌شود. بازاریابی گاهی اوقات به هنر فروش نیز معروف است. ولی فروش یکی از توابع کوچک بازاریابی به حساب می‌آید. تعریف لغت نامه‌ای بازاریابی عبارت است از: «فراهم کردن کالاها یا خدمات برای برآورده ساختن نیازهای مصرف‌کنندگان». به بیان دیگر، بازاریابی شامل درک خواسته‌های مشتری و تطابق محصولات شرکت، برای برآورده ساختن آن نیازها و در برگیرنده فرآیند سودآوری برای شرکت است. بازاریابی موفق مستلزم برخورداری از محصول مناسب در زمان مناسب و مکان مناسب است و اطمینان از اینکه مشتری از وجود محصول مطلع است؛ از این رو موجب سفارش‌های آینده می‌شود. به‌طور کلی بازاریابی، فرآیندی است که بین توانایی‌های شرکت و نیازهای مشتریان تعادل ایجاد می‌کند.

نورومارکتینگ یا بازاریابی عصبی

امروزه پیشرفت تکنولوژی و دانش بشری بر حیطه بازاریابی نیز تاثیرگذار بوده، به نحوی که رشته جدیدی تحت عنوان نورومارکتینگ یا بازاریابی عصبی به وجود آمده است. در این روش اعتقاد براین است که مطالعه بیولوژی و فیزیکی مغز مهم‌ترین راه برای شناخت رفتار خریداران محصول یا خدمات است. شرکت‌ها، تبلیغات گسترده‌ای دارند اما این تبلیغات آیا واقعا تاثیر گذار است ؟ یا اگر تاثیر گذار است این تاثیر تا چه‌اندازه‌ای است؟ برای بررسی میزان تاثیرگذاری تبلیغات روی ذهن و تصمیم انسان‌ها تنها یک راه مطمئن وجود دارد آن هم‌اندازه گیری فعالیت مغزی آنها در برابر محرک‌های تبلیغی ارائه شده است.

رفتار خریداران

هرچیزی از جمله تصویر، بو، مزه و صدا می‌تواند بر رفتار خریداران تاثیر بگذارد. یک محصول را در فروشگاهی در نظر بگیرید، یک مشتری آن را بر می‌دارد نگاه می‌کند و سریع آن را خریداری می‌کند، اما مشتری دیگر همین محصول را بر می‌دارد و نگاه می‌کند اما دوباره سر جایش قرار می‌دهد. در مغز این دو نفر دو واکنش متفاوت رخ داده است؛ در یکی واکنش مغزی منجر به خرید شده و در دیگری واکنش مغزی منجر به بازگرداندن محصول به قفسه مربوطه شده است.

عوامل شناختی نورومارکتینگ

کارکرد قسمت‌های مختلف مغز تا چه‌اندازه‌ای در این رفتار تاثیر داشتند؟ کدام قسمت موافق خریدن محصول بوده و چرا ؟ و کدام قسمت مخالف خریدن محصول بوده و چرا؟ عوامل مختلفی بر تصمیم گیری انسان‌ها تاثیر می‌گذارد برخی از این عوامل شناختی هستند و برخی دیگر هیجانی، تعدادی هم از هر دو عامل تشکیل شده‌اند. قسمت‌های مختلفی از مغز در خرید کردن دخیل هستند. اکنون می‌توانیم نظام‌های مغزی درگیر در خرید را تجزیه و تحلیل کنیم و به شرکت‌ها و موسسات بگوییم که چگونه می‌توانند تبلیغات خود را به گونه‌ای طراحی کنند که بیشترین تاثیر را بر خرید مشتریان خود بگذارند.

نورومارکتینگ علم جدید تحقیقات بازار است که به مطالعه پاسخ‌های حسی – حرکتی، شناختی و عاطفی مشتریان در برابر محرک‌های ارائه شده در بازار می‌پردازد و از ابزار‌هایی مانند FMRI و QEEG و ابزار‌های دیگر برای‌ اندازه‌گیری فعالیت قسمت‌های مختلف مغز در هنگام مواجهه با محرک‌ها استفاده می‌کند. همچنین در این علم حالات بدن در هنگام مواجهه با محرک‌های تبلیغاتی‌ اندازه‌گیری می‌شود حالاتی مانند ضربان قلب و میزان عرق کردن پوست.

ویژگی‌های نورومارکتینگ :

1‌ – نورومارکتینگ یعنی سنجش مستقیم:

شما می‌توانید از یک مشتری سوال کنید که چه چیزی را دوست دارد و نسبت به خرید کدام محصول مشتاق است؛ اما در واقع خیلی نمی‌توان به آن اعتماد کرد؛ چراکه ممکن است مشتری تحت تاثیر عوامل مختلفی قرار داشته باشد که در آن لحظه اجازه تصمیم گیری درست را به او نمی‌دهند. برای مثال خیلی وقت‌ها شده که ما قصد خرید محصول خاصی را داشته‌ایم (یعنی نسبت به آن اعلام علاقه‌مندی کرده‌ایم) اما در واقعیت چیز دیگری را خریده‌ایم، چرا که در هنگام خرید با محصولی مواجه شده ایم که ویژگی هایش ما را بیشتر تحت تاثیر قرار داده است. در نورومارکتینگ ما ویژگی‌های بیرونی نگرش فرد نسبت به یک محصول یا ویژ‌گی‌هایش را نمی‌سنجیم، بلکه منبع آن، یعنی مغز را می‌سنجیم. در نورو مارکتینگ فعالیت قسمت‌های مختلف مغزی نسبت به یک محصول سنجیده می‌شود. برای مثال با قرار دادن یک فرد در مقابل یک تیزر تبلیغاتی فعالیت مغزی او را از طریق الکترود‌هایی که به مغزش وصل شده است در کسری از ثانیه می‌سنجیم و بررسی می‌کنیم که کدام تصویر او را بیشتر تحت تاثیر قرار داده و اینکه نگرش فرد نسبت به آن محصول چه تغییری می‌کند. پس نورو مارکتینگ تنها با مغز به عنوان مرکز شناخت و عاطفه سر و کار دارد نه با اظهارات خریداران.

2‌- نورومارکتینگ و شناخت ناهوشیار

ما همیشه هوشیارانه خرید نمی‌کنیم خیلی وقت‌ها تحت تاثیر لایه‌های زیرین مغزی، عواطف و احساساتمان خرید می‌کنیم. جالب است بدانید 95 درصد از تصمیمات ما برای خرید یک کالا یا دریافت یک خدمت، ناهوشیار و تنها 5 درصد از تصمیمات ما هوشیار هستند. برای مثال بارها شده است که با قصد خرید یک محصول به فروشگاه رفته‌اید، اما در نهایت محصولی دیگر و یا با برند دیگر را انتخاب کرده‌اید. آیا محصولی که انتخاب کرده‌اید نسبت به آن چیزی که قرار بود انتخاب کنید مزیت و ویژگی مهمی داشته است؟ این مثال تنها نمونه کوچکی از رفتارهای ناهوشیار ما است. خیلی وقت‌ها رفتارهایی را انجام می‌دهیم که توسط شناخت ما هدایت نمی‌شوند، بلکه توسط عواطف و قسمت نا‌هوشیار ذهن ما هدایت می‌شوند.

نورومارکتینگ ابزار بسیار قدرتمندی است برای شناخت ناهوشیار ذهن مشتریان، دانشمندان حوزه نوروساینس با استفاده از ابزار‌های مختلف مانند نقشه‌برداری مغزی و ام آرآی کاربردی فعالیت قسمت‌هایی از مغز را رصد می‌کنند که تجزیه و تحلیل داده‌های آن منجر به شناخت و کشف ناهوشیاری می‌شود که مشتریان خودشان هم خبر ندارند، اما به شدت تحت تاثیر آنها هستند.

مدیریت برند و مغز انسان (نوروبرندینگ):

یکی دیگر از موضوعات حوزه مدیریت و اقتصاد که در اینجا به طور مختصر در مورد کاربرد نوروساینس به آن خواهیم پرداخت بحث برندینگ است.

مدیران موسسات تولید کننده اقلامی که در یک محیط رقابتی مشغول به تولید و عرضه هستند، باید تشخیص بدهند چه چیزی برای مشتریان آنها در بازار هدفشان مهم است و معیارهای مقایسه محصولشان با محصول رقیب را در فرآیند انتخاب درک کنند.

استراتژی‌های سازمانی باید بر اساس درک و شناخت تفکرات، احساسات و رفتار مصرف‌کنندگان شکل بگیرد. تحقیقات مصرف کننده به شیوه‌های نوروساینس می‌تواند به مدیران در شناخت مصرف کنندگان کمک کند. یکی از مهم‌ترین کاربردهای تحقیقات مصرف‌کننده، بهبود استراتژی‌های بازاریابی است.

هدف عمده یک بازاریاب ماورای فروش است و معمولا هدف نهایی، ایجاد یک تعهد پایدار بین یک نام تجاری خاص و یک گروه مشتری ویژه است، که فرآیندی است شامل مراحل معرفی، آشنایی، ترجیح و در صورت موفقیت محصول، ایجاد وفاداری.

در حالی‌که تبلیغات بیشتر مقدمات مراحل معرفی و آشنایی را فراهم می‌کند، عواملی از قبیل قیمت، شهرت نام تجاری و زیبایی ظاهری از عوامل موثر بر ترجیح مشتریان هستند و در نهایت کیفیت مناسب محصول باعث ایجاد رضایت و متعاقب آن وفاداری در مشتری خواهد شد.

وفاداری به یک نام تجاری

تعهد قوی بین یک نام تجاری و یک گروه مشتری شامل مراحل زیر است:

  • 1‌- آشنا شدن با نام تجاری؛
  • 2‌- شناخت پیدا کردن مشتری نسبت به آن؛
  • 3‌- ترجیح دادن آن نام تجاری توسط مشتری.

یکی از مهم‌ترین سوالاتی که برای هر موسسه‌ای در زمینه بازاریابی و مدیریت برند مطرح است این است که چگونه در مشتریان بالقوه برای نام تجاری خویش ایجاد ترجیح کنند. تمایل به خرید، نوعی سود آوری است، از آنجا که این تمایل صرفا در ذهن مصرف‌کنندگان است، به عنوان نوعی نگرش مورد مطالعه قرار می‌گیرد.

باورهای مصرف‌کنندگان درباره ویژگی‌های محصول تاثیرگذار بر نگرش آنها درباره برندهای خاص و نهایتا ایجاد تمایلات رفتاری و انتخاب یک برند از سوی آنها خواهد شد.

برای کالایی که درگیری ذهنی بالایی در مشتری ایجاد می‌کند، شناسایی ویژگی‌هایی که در نظر آنها فوق‌العاده مهم رده‌بندی می‌شوند دارای مصادیقی برای راهبرد محصول و ارتقا می‌باشد.

بازاریابی عصبی و روش های نوین آن

نورو مارکتینگ : بازاریابی عصبی و روش های نوین آن : دناکو : در این پست به معرفی کامل نورو مارکتینگ یا همان بازاریابی عصبی می پردازیم. مقالات کامل درباره بازاریابی عصبی و نورو مارکتینگ را می توانید در بخش آموش های دناکو مشاهده نمایید.

 

در این نوع کالا لازم نیست مدیران نگران بهینه کردن تک تک خصیصه‌های برند مزبور باشند. بلکه موضوع اصلی باید شناسایی ویژگی‌هایی باشد که از سوی بازار هدف به عنوان مهم‌ترین ویژگی‌ها رتبه بندی شده‌اند و تلاش شود تا باورهایی قوی مبنی بر اینکه برند مورد نظر واجد این ویژگی‌ها است، ایجاد شود. البته قیمت نیز برای برخی از طبقات محصول می‌تواند خود یک ویژگی باشد. در مواردی که در آن قیمت فوق‌العاده اهمیت دارد، مدیران باید اطمینان حاصل کنند که برندهایشان به طور رقابتی قیمت‌گذاری می‌شود.

نقش نوروساینس در برندینگ

نقش نوروساینس در برندینگ بسیار گسترده است. از آنجا که مدیران در جست‌وجوی محرک‌هایی هستند که درگیری ذهنی مشتریان بالقوه را افزایش دهند تا در ذهن آنها نفوذ کنند، با روش‌های گسترده پژوهشی نورومارکتینگ و با توجه به نوع محصول و اثری که بر مغز انسان می‌گذارد می‌توان بررسی کرد که کدام تبلیغ یا کدام شیوه فروش یا حتی کدام فعالیت اجتماعی شرکت تولید کننده و کدام شعار می‌تواند مخاطبان را بیشتر تحت تاثیر قراردهد.

در واقع روشی که مدیران برای ارائه محصول و فروش آن در نظر می‌گیرند توسط علوم شناختی و بررسی نقشه مغزی انسان تهیه و در اختیار آنها قرار می‌گیرد که این امر موجب خواهد شد تا شرکت‌های تولیدکننده محصول یا خدمات به اهداف خود به بهترین نحو ممکن برسند.

نورومارکتینگ و بانکداری:

آیا می‌دانستید که مردم در هنگام سرمایه‌گذاری، با افراد مسن بیشتر سرمایه گذاری می‌کنند تا افراد جوان؟

درطول دو دهه گذشته خدمات و نگهداری و فشارهای رقابتی فزاینده، تغییرات چشمگیری را در صنعت بانکداری ایجاد کرده‌اند. این تغییرات بانک‌ها را به سوی اتخاذ راهبردهای بانکداری، به خصوص بازاریابی سوق داده است. در بانکداری، کمی تعریف بازاریابی متفاوت است. بازاریابی، افزایش درآمد بانک از طریق سودآور ساختن رابطه مشتریان با بانک در طول زمان تعریف شده است؛ بنابراین در این رویکرد رضایت مشتریان از اهمیت فراوانی برخورداراست. در گذشته فرض براین بود که از راه تطبیق با نیازهای مشتریان می‌توان به وفاداری مشتری دست یافت. ولی تجربه نشان داد با ورود بانک‌های جدیدی که محصولات منطبق با نیاز مشتریان داشتند، اغلب مشتریان جذب این بانک‌های تازه وارد می‌شوند.

پس از آن فرض بر آن شد که ارائه محصولات متمایز می‌تواند موجب وفاداری مشتریان شود، ولی همان حادثه تلخ با ورود رقبای جدید با محصولات متمایز‌تر تکرار شد. تا اینکه ایده حفظ وفاداری مشتریان از طریق روابط ماندگار با آنها مطرح شد، ایده‌ای که عده‌ای آن را بازاریابی تک به تک نیز می‌نامند. هدف در این طرز تفکر جدید، مدیریت روابط با مشتریان است و فرض برآن است که مشتری نه فقط به دلیل محصول متمایز و منطبق با نیازهایش، بلکه به دلیل تعلق خاطر به روابطش با عرضه کنندگان خدمات یا محصولات، خرید می‌کند. به گفته دیگر، داشتن محصولات و خدمات متمایز و منطبق با نیازهای مشتری شرط لازم است، ولی لزوما شرط کافی برای کسب و تداوم وفاداری مشتری نیست. شرط کافی، داشتن روابط ماندگار با مشتری است.

جلب اعتماد مشتریان

نورومارکتینگ امروزه مهم‌ترین ابزار بانک‌ها برای اثر‌گذاری مستقیم بر روی مشتریانشان است. یکی از مواردی که برای بانک‌ها حائز اهمیت است جلب اعتماد مشتریان است. نمونه‌های مختلفی از پروژه‌های پیشرفته نورومارکتینگ در جهان اجرا شده‌اند که هدفشان ایجاد اعتماد یا حتی ترمیم اعتماد از دست رفته مشتریان است. بانک‌ها برای رسیدن به سود‌دهی از ابزارهای علوم عصبی استفاده می‌کنند، تا مستقیما در مغز مشتریان رسوخ کنند. مردم چرا از خدمات بانک استفاده می‌کنند؟ هدفشان از این موضوع چیست؟ آیا به دنبال سود هستند یا به دنبال اعتماد؟

تبلیغات بانک‌ها

با توجه به گزارش‌های منتشر شده در اکثر کشورهای اروپایی بانک‌های کشورهای موفق در صنعت بانکداری در شرایط رکود اقتصادی حدود 7 درصد بودجه تبلیغات خود را صرف نورومارکتینگ و ساختن برندی قوی‌تر با استفاده از آن کرده‌اند. تحقیقات نشان داده که همدلی برای مشتریان از هر چیز دیگری مهم‌تر است، یعنی آنها می‌خواهند که بانک نشان دهد که مشکل آنها را می‌فهمد. همین‌طور مردم در هنگام تبادلات اقتصادی، افراد مسن‌تر را بیشتر قابل اعتماد می‌یابند تا افراد جوان.

همچنین تحقیقات بر روی تبلیغات بانک‌ها نشان داده که استفاده از تبلیغاتی که از تصاویری استفاده می‌کنند که ثبات را القا می‌کنند بسیار تاثیر گذار است. اما مهم ترین پیامی که مردم می‌خواهند از یک بانک بشنوند این است که بانکشان تا چه حد درد یا مشکلات آنها را درک می‌کند. این یافته‌ها از طریق بررسی مستقیم ساختار‌های عصبی مغز انسان به دست آمده و با اطمینان می‌توان گفت که نه فرضیه، بلکه قانون هستند.

 

سایر مقالات دناکو را می توانید در بخش آموزش های دناکو مطالعه کنید : برخی از این مقالات در زیر لیست شده اند.

****

بازاریابی نوین از دیدگاه فیلیپ کاتلر : آینده محتمل : دناکو : در این پست آینده صنعت بازاریابی از دیدگاه فیلیپ کاتلر Philip Kotler را بررسی می کنیم.

****

بازاریابی شرکت خود را متحول کنید : دناکو : با این روش های نوین بازاریابی می توانید بازاریابی شرکت خود و در نتیجه فروش خود را متحول کنید.

****

راهنمای کامل ممیزی بازاریابی در ایران : دناکو : در این پست به معرفی کامل روش ممیزی بازاریابی و شیوه اجرای آن در ایران می پردازیم . مقالات کامل مربوط به بازاریابی و ممیزی بازاریابی را می توانید در بخش آموزش های دناکو مشاهده کنید.

****

نورو مارکتینگ : بازاریابی عصبی و روش های نوین آن : دناکو : در این پست به معرفی کامل نورو مارکتینگ یا همان بازاریابی عصبی می پردازیم. مقالات کامل درباره بازاریابی عصبی و نورو مارکتینگ را می توانید در بخش آموش های دناکو مشاهده نمایید.

****

بازاریابی چیست ؟ چرا باید از روش های نوین بازاریابی استفاده کنیم  : دناکو : راه های نوین بازاریابی لازم هستند ؟ خود بازاریابی آیا برای شرکت لازم است ؟ این مقاله دناکو به این سوالات پاسخ می دهد.

****

نقش بازاریابی شخص به شخص : دناکو : در این بخش نقش بازاریابی فیس تو فیس را در بخش بازاریابی و فروش مدرن بررسی می کنیم.

 

کامل ترین مقالات فروش و بازاریابی را در دناکو مطالعه نمایید. بخش آموزش های دناکو جدید ترین و بروز ترین مقالات را در زمینه های بازاریابی ، فروش ، مدیریت تکنولوژی ، مدیریت کسب و کار ، مدیریت نوآوری  منابع انسانی و تحقیق و توسعه را فراهم کرده است. شما می توانید این مقالات را رایگان مطالعه نمایید یا در دوره های تخصصی دناکو شرکت نمایید.

 

لیست تمامی مقالات بازاریابی و فروش دناکو را می توانید در بخش زیر پیدا کنید. در لیست زیر تمامی مقالات بازاریابی و فروش دناکو بصورت هفتگی به روز رسانی می شود.

 

برای دریافت مقالات بیشتر ما را در تلگرام دنبال نمایید.

 

منبع :

  • دنیای اقتصاد – امیر صفری
  •  دناکو

 

بازاریابی چیست ؟

بازاریابی چیست ؟ چرا باید از روش های نوین بازاریابی استفاده کنیم  : دناکو : راه های نوینبازاریابی لازم هستند ؟ خود بازاریابی آیا برای شرکت لازم است ؟ این مقاله دناکو به این سوالات پاسخ می دهد.  گروه بازاریابی فقط زمانی مفید است که به طور مشهود و قابل‌اندازه‌گیری به رشد گردش مالی و درآمد یا کاهش هزینه‌های فروش کمک کند.

بازاریابی چیست ؟ چرا باید از روش های نوین بازاریابی استفاده کنیم

بازاریابی چیست ؟ چرا باید از روش های نوین بازاریابی استفاده کنیم

طی دو دهه گذشته از قرن بیستم، مشاوران مدیریت همواره این سوال را می‌پرسیدند که «آیا هزینه برای فروش واقعا ضروری است؟» بیشترین جوابی که به این سوال داده می‌شد این بود: «شاید، اما نه برای مدت زمان طولانی!»

به عنوان مثال، در سال 1992 پیتر دراکر چنین نوشت: «هدف بازاریابی این است که ضرورت فروش را از میان بردارد و شعار مدیریت بازرگانی باید این باشد «از فروش به بازاریابی».

این نوع تفکر در مفاهیمی چون «بازارهای بدون حساسیت» انعکاس یافت یعنی جایی که خریداران با حذف «فروشنده میانی» به طور مستقیم از تامین‌کنندگان در اینترنت خرید می‌کردند.

در چنین سناریویی، به نظر می‌رسید فروش در حال تبدیل شدن به یک مهارت رو به زوال است، در حالی که بازاریابی هر روز اهمیت بیشتری می‌یافت، اما واقعیت با این طرز فکر مطابقت نداشت. در عوض، اکنون زمان آن رسیده که عکس این پرسش را مطرح کنیم: «آیا بازاریابی لازم است؟»

 

بازاریابی چیست ؟

پاسخ به این پرسش بدون تعریف بازاریابی که به طور شگفت آوری مشکل است غیر ممکن به نظر می‌رسد. به عنوان مثال، سه پاراگراف اول از تعریف سایت ویکی پدیا درباره بازاریابی چنین می‌گوید:

  • فرآیند ایجاد ارتباط میان ارزش محصول یا خدمات با مشتریان.
  • هنر فروش محصولات، اما فروش فقط بخش کوچکی از بازاریابی است.
  • استراتژی کلی و عمل ارتقای یک محصول یا خدمات به مشتریان.
  • پیوند میان نیازهای مادی یک جامعه و الگوهای اقتصادی پاسخ به آن.
  • فرآیند ایجاد ارتباط میان ارزش محصول یا خدمات از طریق جا‌انداختن آن.
  • مدیریت روابط مشتری به صورتی که برای سازمان سودمند باشد.
  • علم انتخاب بازارهای هدف از طریق تحلیل و بخش بندی بازار.
  • به دست آوردن درک بازاریابی، ارتباط با مشتریان، ساخت برندهای قوی، شکل دادن تقاضای بازار، برقراری ارتباط مبتنی بر ارزش و ارائه آن، خلق رشد درازمدت و توسعه استراتژی‌ها و برنامه‌های بازاریابی.

عجیب است که همه اینها به نظر مهم می‌آیند. این طور نیست؟ اما سریع قضاوت نکنید.

 

پاسخگویی در مقابل مسوولیت : تعریف بازاریابی

برخی از تعاریف فوق شامل فعالیت‌هایی هستند که در واقع مسوولیت گروه‌های دیگر محسوب می‌شوند: «فروش محصولات» (کاری است که گروه فروش انجام می‌دهد)، «شکل دادن تقاضای بازار» (کار طراحی این موضوع بر عهده گروه مهندسی است)، «ایجاد رشد بلندمدت» (این کار بر عهده مدیران ارشد است) و حتی «ایجاد و ارائه ارزش» (این هدف اصلی و اولیه هر سازمانی است).

 

به همین خاطر، با در نظر گرفتن تعریفی که از ویکی پدیا ارائه شد، بازاریابی باید آن چنان عمل استراتژیک محوری باشد که در راس همه فعالیت‌های دیگر شرکت قرار گیرد و بنابراین بازاریابی باید موتور محرکه همه کارها باشد، از جمله شرح وظایف مدیرعامل. درواقع، گروه‌های بازاریابی هیچ یک از این کارها را انجام نمی‌دهند، جز اینکه گاهی اوقات پیشنهادهایی ارائه می‌دهند.

بدتر از آن، بخشی از تعریف ویکی پدیا از بازاریابی شامل موضوعاتی است که آنقدر مبهم است که تقریبا غیر قابل‌اندازه‌گیری است: «جاانداختن»، «برقراری ارتباط»، «ارتباط با ارزش»، «توسعه استراتژی» و غیره.

تقریبا این طور به نظر می‌رسد که بازاریاب‌های حرفه‌ای (که احتمالا تعریف‌های ویکی پدیا را نوشته‌اند) سعی دارند بازاریابی را طوری تعریف کنند که پاسخگوی هیچ موضوعی نباشد؛ چرا که مسوول همه چیز است.

به عبارت دیگر، اگر قرار است تعریف ویکی پدیا را جدی بگیریم، پاسخ به پرسش «آیا بازاریابی واقعا لازم است؟» باید این باشد «از کجا معلوم؟»

 

یک تعریف بهتر از بازاریابی

بهتر است در این مقاله، نگاه واقع‌بینانه‌تری به موضوع بازاریابی داشته باشیم و یک تعریف معنادار از آن ارائه دهیم.تعریفی که در اینجا از بازاریابی ارائه می‌شود، کاربردی‌تر و معقول‌تر است:

«بازاریابی شامل فعالیت‌های خاصی است که  تحقق فروش را آسان‌تر می‌کند و قابل‌ اندازه‌گیری و بازبینی است.»

مزایای چنین تعریف معناداری این است که:

  • 1- بر آنچه گروه بازاریابی واقعا انجام می‌دهد تاکید می‌کند نه اینکه به بازاریابی اجازه دهد از کاری که توسط گروه‌های دیگر انجام می‌شود، برای خود اعتبار کسب کند.
  • 2- بر این موضوع تاکید دارد که فعالیت‌های بازاریابی باید به منافع مالی مشخصی منتهی شود تا مفید واقع شود و هزینه‌های آن توجیه پذیر باشد.
  • 3- به فعالیت‌های متغیری مثل «تهیه استراتژی» و «ایجاد نیازمندی» یک قالب سازمانی می‌دهد نه اینکه از چنین فعالیت‌هایی تنها به عنوان دلیلی برای بودن یاد شود.

تحت این تعریف، فعالیت‌هایی که در ادامه آورده شده است، محدوده بازاریابی «واقعی» را مشخص می‌کند:

  • ایجاد خط مشی به طوری که گروه فروش فعلی (نه گروه فروش ایده‌آلی که مد نظر گروه بازاریابی است) بتواند آن را دنبال کند و به آن دست یابد.
  • انجام تبلیغات به طوری که به رشد سریع‌تر فروش در مناطق موردنظر کمک کند.
  • ایجاد ابزارهای فروشی که به طور قابل توجهی به فروشنده‌ای که از این ابزارها استفاده کرده است مزیت بیشتری نسبت به فروشنده‌ای که چنین ابزاری ندارد، اعطا کند.
  • ایجاد کانال فروش از نوعی که به شرکت اجازه دهد فروش خود را به طور سودآور به مشتریانی محقق کند که از طریق کانال‌های فعلی فروش قابل دسترسی نیستند.

شاید در اینجا بپرسید: چرا بازاریاب‌های حرفه‌ای ترجیح داده‌اند چنین تعاریف نامانوسی را در ویکی‌پدیا بگنجانند؛ در حالی که تعریف درست و عملی آن در بخش فوق ذکر شد؟ پاسخ ساده است: بسیاری از گروه‌های بازاریابی به طرز ناخوشایندی در تحقق فروش شکست خورده‌اند.

 

بازاریابی در کجا با شکست مواجه می‌شود

بگذارید آنچه را که گفته می‌شود مهم‌ترین کار بازاریابی است در نظر بگیریم: ایجاد ارتباط هایی که به فروش منتج شود. طبق تحقیق اخیر از 600 گروه فروش و بازاریابی که توسط شرکت تحقیقاتی «سی اس او» انجام شد، فقط 23 درصد از افراد حرفه‌ای در فروش بر این باور هستند که ارتباط و تماس‌های کیفی کاملی را از گروه بازاریابی خود دریافت می‌کنند.

درباره ابزارهای فروش که توسط بازاریابی ایجاد می‌شود، چطور؟ در کتاب «پارادوکس به حداکثر رساندن سود» که توسط گلن پترسون نوشته شده است یک تحقیق از مجمع «سی‌ام‌او»، اتحادیه بازاریابی آمریکا و بوز آلن همیلتون انجام شده که نشان می‌دهد فروشندگان حدود 40 درصد از زمان خود را صرف آماده کردن هدایا برای مشتریان می‌کنند در حالی که از کمتر از50 درصد ابزارهای فروش که توسط گروه بازاریابی تهیه شده استفاده می‌کنند.

توسعه کانال چطور؟ طبق تحقیقی که در سال 2008 از 500 فروشنده در شش صنعت مختلف به عمل آمد، کمتر از 7درصد گفتند فروشندگان مهم‌ترین منبع راهنمایی آنها بوده‌اند و فقط 19 درصد گفتند راهنمایی فروشندگان «بسیار عملی» بوده است. بدتر از آن، حدود 40 درصد نوعی تضاد ارتباطی را گزارش کرده‌اند همچنین 70 درصد (!!!) کارزارهای بازاریابی فروش را «ناموثر» یا «تا حدی نا موثر» می‌دانستند.

طبق نظر نایل راکام به عنوان یکی از نویسندگان پیشگام در زمینه فروش، مشکل این است که با رشد شرکت ها، بازاریابی کم‌کم از کار فروش جدا می‌شود. بیشتر شرکت‌ها کار فروش خود را بدون عملیات بازاریابی شروع می‌کنند، اما وقتی رشد می‌کنند و بزرگ می‌شوند، بازاریابی را به عنوان پشتیبان فروش به دستور کار خود اضافه می‌کنند. با گذشت زمان، گروه‌های بازاریابی تمرکز خود را از دست می‌دهند و به اصطلاح «هوایی» می‌شوند و کار آنها به طور فزاینده‌ای ارتباط خود را با ایجاد درآمد از دست می‌دهد.

 

من شرکت‌های زیادی را دیده ام که گروه‌های بازاریابی در آنها نمایشی هستند، همواره این ادعا را دارند که آنها «بازار را هدایت می‌کنند»، «فروش را هدایت می‌کنند»، یا «استراتژی سازمان را هدایت می‌کنند»، در حالی که مشارکت اصلی آنها در شرکت در برخی موارد تکرار نتایج حاصل شده از بخش‌های دیگر، حضور پراکنده در نمایشگاه ها، و تهیه بروشورهایی است که کسی آن را نمی‌خواند و تبلیغاتی که کسی آن را نمی‌بیند.

از طرف دیگر، من گروه‌های بازاریابی زیادی را دیده ام که به طرز شگفت‌آوری در کمک به تیم فروش خود وافزایش فروش سهیم هستند. هدف آنها همیشه مشخص بوده و مبنای ‌اندازه‌گیری آنها آمار فروش است، نه اینکه یک اندازه‌گیری غیرواقعی و غیر عملی از مشارکت استراتژیک ارائه دهند.

آیا بازاریابی واقعا لازم است؟

به طور خلاصه، پاسخ من به این سوال که «آیا بازاریابی واقعا لازم است؟» این است که «اگر نگوییم اصلا، در بسیاری از موارد می‌توانیم بگوییم خیر.» البته من می‌دانم که بسیاری از فعالان بازاریابی از این حرف ناراحت می‌شوند، اما در هر حال بیشتر فروشندگان این طور فکر می‌کنند.

 

 

 

سایر مقالات دناکو را می توانید در بخش آموزش های دناکو مطالعه کنید : برخی از این مقالات در زیر لیست شده اند.

****

بازاریابی نوین از دیدگاه فیلیپ کاتلر : آینده محتمل : دناکو : در این پست آینده صنعت بازاریابی از دیدگاه فیلیپ کاتلر Philip Kotler را بررسی می کنیم.

****

بازاریابی شرکت خود را متحول کنید : دناکو : با این روش های نوین بازاریابی می توانید بازاریابی شرکت خود و در نتیجه فروش خود را متحول کنید.

****

راهنمای کامل ممیزی بازاریابی در ایران : دناکو : در این پست به معرفی کامل روش ممیزی بازاریابی و شیوه اجرای آن در ایران می پردازیم . مقالات کامل مربوط به بازاریابی و ممیزی بازاریابی را می توانید در بخش آموزش های دناکو مشاهده کنید.

****

دناکو : در این مقاله به بررسی ممفهوم نزدیک بینی بازاریابی در میان بازارگراری اروزه می پردازیم. سایر مقالات بازاریابی و فروش را می توانید در بخش آموزش دناکو مشاهده نمایید. مفهوم «نزدیک‌بینی بازاریابی» را «تئودور لویت» در سال 1960 معرفی کرد. شاید به راحتی بتوان گفت نزدیک بینی بازاریابی لویت، کمک بزرگی به ادبیات بازاریابی کرده است.

****

بازاریابی چیست ؟

بازاریابی چیست ؟ چرا باید از روش های نوین بازاریابی استفاده کنیم  : دناکو : راه های نوین بازاریابی لازم هستند ؟ خود بازاریابی آیا برای شرکت لازم است ؟ این مقاله دناکو به این سوالات پاسخ می دهد.

****

نقش بازاریابی شخص به شخص : دناکو : در این بخش نقش بازاریابی فیس تو فیس را در بخش بازاریابی و فروش مدرن بررسی می کنیم.

 

کامل ترین مقالات فروش و بازاریابی را در دناکو مطالعه نمایید. بخش آموزش های دناکو جدید ترین و بروز ترین مقالات را در زمینه های بازاریابی ، فروش ، مدیریت تکنولوژی ، مدیریت کسب و کار ، مدیریت نوآوری  منابع انسانی و تحقیق و توسعه را فراهم کرده است. شما می توانید این مقالات را رایگان مطالعه نمایید یا در دوره های تخصصی دناکو شرکت نمایید.

لیست تمامی مقالات بازاریابی و فروش دناکو را می توانید در بخش زیر پیدا کنید. در لیست زیر تمامی مقالات بازاریابی و فروش دناکو بصورت هفتگی به روز رسانی می شود.

 

برای دریافت مقالات بیشتر ما را در تلگرام دنبال نمایید.

 

منبع :

  • Geoffrey James
  • مترجم: رویا مرسلی
  •  دناکو